ایران پرسمان - باشگاه خبرنگاران / آیا تا به حال اصطلاح معامله با شیطان را شنیده اید؟ معامله با شیطان، معامله فاوستین یا معامله مفیستوفلی نامیده می‌شود. طبق اعتقاد سنتی مسیحیان در مورد جادوگری، این پیمان بین شخص و شیطان بسته می‌شود. فرد روح خود را در ازای لطف شیطان به او می‌فروشد. این امتیازات با توجه به داستان هر فرد متفاوت است، اما شامل شهرت، قدرت، جوانی، دانش یا ثروت است. معمولاً تصور میشد کسی که با شیطان معامله کرده، به او قول داده که در لحظه تولد کودکان را بکشد یا آن‌ها را شیطان پرست کند. این قرارداد می‌تواند به صورت شفاهی یا کتبی باشد.
افراد مشهوری در دنیا بوند که روح خود را به شیطان فروختند و شاید از همین راه نیز مشهور شدند، داستان این افراد را در ادامه می‌خوانید:
رابرت جانسون
رابرت لروی جانسون، گیتاریست، ترانه سرا و خواننده آمریکایی بود. شایعات می‌گویند که جانسون قبل از اینکه با شیطان معامله کند، در زدن موسیقی با گیتار خیلی بد بود. مردم از متنفر شده بودند و کسی کار او را دنبال نمی‌کرد. او مدتی کار با گیتار را کنار گذاشت و به چهارراهی مرموز رفت و به عنوان خدای گیتار بازگشت. بسیاری از مردم معتقد بودند که هیچ کس نمی‌تواند در چنین مدت کوتاهی چنین تسلطی کسب کند. او اکنون به عنوان استاد سبک بلوز شناختهمیشد. او ممکن است معلمی پیدا کرده باشد که حاضر باشد در همین مدت کوتاه به او نشان دهد که چگونه موسیقی بنوازد، یا شاید راه آسان تری را طی و با شیطان معامله کرد تا استاد موسیقی شود.
نیکولو پاگانینی
نیکولو پاگانینی نوازنده ویولون، گیتاریست و آهنگساز ایتالیایی بود. وی در سال 1782 در جنوا، ایتالیا متولد شد. تا به امروز تصور می‌شود که وی یکی از بزرگترین ویولونیست‌هایی است که تاکنون وجود داشته است. از همان اوایل کودکی، مادرش همیشه دوست داشت او یک نوازنده بزرگ ویولن باشد و گمانه زنی‌ها وجود دارد که این مادرش بود که برای به شهرت رسیدن فرزندش با شیطان معامله کرد.
پاگانینی چنان نبوغی داشت که از 7 سالگی می‌توانست ویولن بنوازد و هنگامی که فقط 11 سال داشت در مجامع عمومی برنامه اجرا می‌کرد. هنگامی که او 13 ساله شد، نزد یک ویونولیست مشهور یعنی الساندرو رولا رفت. اما پاگانینی چنان با استعداد بود که الساندرو او را نزد استادش فرستاد. دوباره، بعد از چند ماه، معلمش او را نزد استاد خودش فرستاد، زیرا پاگانینی بیش از حد استعداد داشت. وقتی پاگانینی 15 ساله شد، شروع به برگزاری تور‌های انفرادی کرد.
توانایی‌های او باعث رواج یافتن شایعه معامله با شیطان شد. بسیاری از مردم حتی ادعا کردند که در طول اجرای پاگانینی با شاخ و دم‌هایی که در اطراف او قرار دارد، ظاهری شبیه به شیطان پیدا می‌کند. هنگامی که پاگانینی در 27 می 1840 درگذشت هیچکس برای دفن او در جنوا حاضر نشد.
پاپ سیلوستر دوم
پاپ سیلوستر، معروف به گربرت آوریلاک، یک دانشمند و معلم فرانسوی الاصل بود که به عنوان اسقف رم خدمت و از سال 999 تا زمان مرگ بر کشور‌های مسیحی سلطنت می‌کرد. وی یکی از فرهیخته‌ترین مردان زمان خود بود و در ریاضیات، نجوم و مکانیک تبحر داشت. همچنین وی با اختراع اندام هیدرولیک، ساعت آونگ و معرفی اعداد عربی به اروپای غربی اعتبار دارد. وی همچنین کتاب‌هایی در زمینه موسیقی، الهیات، فلسفه و ریاضیات نوشت. پس از مرگ وی، شایعاتی مبنی بر اینکه هوش سرشار وی ناشی از معامله با شیطان است، آغاز شد.
جوزپه تارتینی
جوزپه به قدری خوب ویولن می‌نواخت که مردم ادعا می‌کردند که هنگام نواختن ویولن با شیطان ارتباط برقرار می‌کنند. داستان از این قرار است که جوزپه از خواب بیدار شد و شیطان لبه تختش نشسته بود و ویولن می‌نواخت. بعد از مدتی، شیطان محو شد و جوزپه خیلی زود هر آنچه را که از این آهنگ به خاطر داشت، نوشت و نامش را سونات تریل شیطان گذاشت. این ملودی آنقدر افسانه‌ای بود که همه از آن آواز پیروی می‌کردند.
ژنرال جاناتان مولتون
جاناتان مولتون در ژوئیه 1726 متولد شد. او همیشه فوق العاده ثروتمند نبود. جاناتان مولتون به عنوان شاگرد یک کابینت ساز شروع کرد به کار کرد، اما در سال 1745 آنجا را ترک کرد و کار خود را در ارتش شروع کرد. او در سال 1749 ازدواج کرد و 11 کودک را بدنیا آورد. او در کمترین زمان به یکی از ثروتمندترین افراد در دنیا تبدیل شد، که منجر به رواج شایعه معامله وی با شیطان شد.
از آنجا که چگونه او به این مقدار ثروت دست یافت، مردم محلی ادعا کردند که او با شیطان قرارداد بسته است. می‌گویند شیطان چکمه‌های مولتون را هر ماه در ازای قرارداد با او از طلا پر می‌کرد، مولتون هم کف چکمه‌ها را پاره کرده بود و هربار طلای بیشتری از شیطان طلب می‌کرد. وقتی شیطان فهمید که مولتون او را فریب می‌دهد، به عجیب‌ترین شکل ممکن از او انتقام گرفت. اعتقاد مردم بر این است که وقتی مولتون درگذشت، بدن او از تابوت ناپدید شد و یک جعبه سکه با مهر و موم تصویری از شیطان جایگزین جنازه شد. تابوت مولتون بدون نشان به خاک
هاینریش کرنلیوس آگریپا
هاینریش کورنلیوس آگریپا فون نتتهایم در 14 سپتامبر 1486 متولد شد. آگریپا یک شعبده باز، آلمیت آلمانی، پزشک، دانشمند حقوق، سرباز، متکلم و نویسنده غیبی بود. او پیشوای حقوق فمینیستی بود و غالباً از زنانی که به جادوگری متهم بودند دفاع می‌کرد. در سال 1535، وی به اعدام محکوم شد. اما به طریقی موفق به فرار شد و در راه بازگشت به خانه، بیمار شد و درگذشت. پس از مرگ آگریپا، شایعاتی در مورد احضار او توسط شیاطین در آسمان پخش شد. در مشهورترین آن‌ها، آگریپا در بستر مرگ، یک سگ سیاه را که آشنای او بود آزاد کرد. این سگ سیاه در افسانه‌های مختلف در بدن فاوستوس دوباره ظاهر شد و در نسخه گوته به Schwarze Pudel تبدیل شد.
یوهان گئورگ فاوست
یوهان گئورگ فاوست، معروف به جان فاوستوس، کیمیاگر، اخترشناس و جادوگر آلمانی دوره رنسانس بود. افسانه‌ها می‌گوید که فاوست همیشه دوست داشت زندگی پر از لذتی را سپری کند. به همین دلیل یاد گرفت که چگونه شیطان را احضار کند. با انجام این کار، وی در ازای 24 سال خدمت شیطان برای خودش، روحش را با او معامله کرد. پس از 16 سال، او می‌خواست روح خود را آزاد و و معامله را لغو کند. عاقبت لغو این معامله برای او چیزی جز قتل و مرگ به شکل فجیعانه نبود.
اوربین گراندیر
اوربین گراندیر در سال 1590 در لودون فرانسه متولد شد. وی یک کشیش کاتولیک فرانسوی بود که پس از محکومیت به جادوگری، به دنبال اصطلاح مالکیت‌های لودون در آتش سوخته شد. بیشتر مفسران جدید نتیجه گرفته اند که گراندیر قربانی آزار و شکنجه با انگیزه سیاسی به رهبری کاردینال قدرتمند ریشلیو رسیده بود. وقتی صحبت از یک شخص وحشتناک در کلیسا میشد، اوربان از زمان خود جلوتر بود. او در همه اوقات شیطان را احضار می‌کرد و قدرتی جادویی داشت. او کسانی را که دوستش نداشتند نفرین می‌کرد و حتی قراردادی پیدا شد که گفته میشد شیطان آن را امضا کرده و در دادگاه علیه او به کار گرفته شد.
آنتونیو رز
رز در دهه 1400 زندگی می‌کرد و حالش خوب نبود. او در تلاش بود از فرزندانش مراقبت کند، اما شوهرش آن‌ها را رها کرد؛ بنابراین او مجبور بود هر کاری که می‌تواند انجام دهد تا بچه هایش را زنده نگه دارد. ظاهراً استرس ناشی از تلاش برای زنده ماندن به او فشار می‌آورد و همین باعث شد شروع به مصرف دارو‌های روانگردان کند. مردم دیده بودند که او دستانش را روی چوب جارو می‌مالد و سپس سوار آن می‌شود و پرواز می‌کند. مردم ادعا کردند که او جادوگر است و با شیطان کار می‌کند. سرانجام زمانی که فردی به نزدیکی خانه اش رفت و رز به او حمله کرد، دستگیر و به جادوگری و فروش روح خود به شیطان محکوم شد.
گفتنی است که این لیست فقط برای سرگرمی تهیه شده و توصیه به ارتباط به شیطان و احضار روح ندارد. برخی از این داستان‌های روایت شده نیز ممکن است شایعه باشند.