ایران پرسمان
درباره ابوالفضل بلعمی
پنجشنبه 14 مرداد 1400 - 15:50:12
ایران پرسمان - ایرنا /ابوالفضل محمدبن عبدالله بلعمی به عنوان عالم، ادیب، محدث‌ و یکی از برجسته‌ترین وزیران عهد سامانی محسوب می‌شد که به واسطه دانش، هنر و خردپروری در تواریخ از او به عنوان بلعمی بزرگ، یاد شده است؛ وزیری که در دوره خود خدمات ارزنده‌ای به زبان و ادب فارسی انجام داد.
دوران حکومت امیران سامانی از دوره های درخشان تاریخ فرهنگی ایران زمین به شمار می رود. آنها نخستین سلسله ایرانی نژاد بودند که در راه احیای زبان فارسی و گسترش آن تلاش کردند. از جمله مهمترین علل و عوامل تأثیرگذاری فرهنگی آنان در تاریخ ایران، حضور چشمگیر خاندان های ایرانی از جمله جیهانی ها و بلعمی ها در دستگاه حکومت سامانیان بود. خاندان بلعمی با داشتن 2 چهره برجسته در مقام وزارت امیران سامانی در حمایت از اهل دانش و ایجاد فضایی مناسب برای برخورد عقاید و افکار گوناگون موجود، فعالیت قابل توجهی انجام دادند و با حمایت از شاعران فارسی زبان و همچنین ترجمه های ارزشمند کتاب های مختلف به این زبان، قدم های بزرگ و غیرقابل انکاری در تعالی زبان فارسی برداشتند. فعالیت خاندان بلعمی نمونه بسیار ارزشمندی از دیوانسالاری ایرانی را به شکل قدرتمند و تأثیرگذار، برای آیندگان ترسیم کرد که یکی از افراد این خاندان، ابوالفضل بلعمی بود.
زندگی و زمانه
 محمد بن عبیدالله مشهور به ابوالفضل بلعمی ‌در سال 229 هجری متولد شد. دربارۀ محل‌ تولد و دورۀ آغاز زندگی‌ او اطلاعاتی‌ در دست‌ نیست، به نقل از کتاب الانساب سمعانی، وی منسوب به شهر «بلعم» از شهرهای دیار روم است. [1] از مجموعۀ روایاتی‌ که‌ از روابط دوستانۀ وی با اصحاب‌ حدیث‌ و فقها در ادوار بعدی‌ِ زندگی‌ او در دست‌ است‌، آشکار می‌شود که‌ او در محیط علمی‌ خراسان‌ِ بزرگ‌ پرورش‌ یافته‌ و به‌ محافل‌ اصحاب‌ حدیث‌ و فقها نزدیک‌ بوده‌ است، گو اینکه‌ برخی‌ از اصحاب‌ حدیث‌ در اصالت‌ تعلق‌ خاطر او به‌ این‌ نحله‌ تردید داشته‌اند. افزون‌ بر اینها، از مهارت‌ و چیره‌دستی‌ بلعمی‌ در ترسل‌ و ادب‌ ستایش‌ بسیار شده‌ است. [2]

ایران پرسمان


دوران وزارت
وزیران در تاریخ ایران، همواره نقشی موثر و اساسی در شئون گوناگون مملکت داری داشته اند و به تنهایی به عنوان نهادی در دل حکومت و در صدر نیروهای حافظ ایرانشهری عمل کرده اند. البته نقش وزیران ایرانی پس از اسلام و برتری یافتن اعراب و ترکان، پررنگ تر شده است. بنابراین با قاطعیت می‌توان گفت که وزیران بزرگ ایرانی، خدمات قابل توجهی در این دوران به هویت ملی این سرزمین کرده اند. [3]
دوران حکومت سامانیان یکی از باشکوه ترین دوران تاریخ فرهنگ ایران زمین، پس از ورود اسلام به ایران است. پادشاهان سامانی دریافته بودند که بدون احیای سنت‌های کهن فرهنگی، استقلال دیرپای دولت آنان نیز میسر نخواهد بود. به همین سبب، امیران سامانی، وزیران و دبیران فرهیخته و باتدبیر ایرانی را به کار می گرفتند. [4] در میان وزیران سامانی، ابوالفضل محمد بن عبدالله بلعمی که به واسطه دانش و هنر و خردپروری در تواریخ از او به عنوان بلعمی بزرگ، یاد شده است، از سال 309 تا 325 قمری وزارت امیرنصر سامانی را بر عهده داشت. [5] بلعمی نقش بسیار موثری در کامروایی و عظمت حکومت نصر بن احمد سامانی که به تعبیری «واسطه عقد آل سامان بود» داشت و به نظر می‌رسد دلیل اصلی عظمت و اقتدار نصر بن احمد، این وزیر لایق و با کفایت بود زیرا پس از این او «پریشانی هایی در سلطنت نصر بن احمد روی داده است».[6] در زمان وزارت بلعمی، در واقع به سبب جوانی و بی‌تجربگی نصر بن احمد، اداره کشور بر عهده این وزیر بود. در این دوره، چند فتنه و شورش روی داده که به تدبیر بلعمی، همه آنها بی نتیجه مانده و قلمرو جغرافیایی و سیاسی سامانیان حفظ شده است. [7]
البته ابوالفضل‌ بلعمی‌ پیش‌ از پیوستن‌ به‌ سامانیان‌ به‌ امور علمی‌ و دیوانی‌ اشتغال‌ داشت و به‌ احتمال‌ بسیار در این‌ زمینه‌ صاحب‌ شهرتی‌ بوده‌ است. به‌عنوان‌ نخستین‌ نشانه‌ از حضور او در عرصه‌های‌ سیاسی، در شماری‌ از منابع‌ تصریح‌ شده‌ که‌ بلعمی، وزیر اسماعیل‌ بن‌ احمد بنیان‌گذار سلسله سامانی‌ بوده‌ است. بعید نیست‌، چنین‌ سمتی‌ پس‌ از آنکه‌ اسماعیل‌ از طرف خلیفۀ بغداد فرمان‌ امارت‌ یافت‌، رسمیت‌ یافته‌ باشد، یا آنکه‌ بعدها به‌ ابوالفضل‌ بلعمی، از فرط قرب‌ و منزلتی‌ که‌ نزد اسماعیل‌ سامانی‌ داشت، چنین‌ عنوانی‌ بخشیده‌ باشند زیرا در منابع‌ موجود از فعالیت های‌ وی‌ در دورۀ پر تب‌ و تاب‌ اسماعیل‌ چیزی‌ یاد نشده‌ است‌ و به‌ همین‌سبب، برخی‌ محققان‌ در صحت‌ روایت‌ مربوط به‌ وزارت‌ اسماعیل‌ سامانی‌ از سوی‌ بلعمی‌ تردید کرده‌اند.
باتوجه‌ به‌ روایتی، می‌توان‌ چنین‌ استنباط کرد که‌ ابوالفضل‌ بلعمی‌ در برابر اسحاق‌ بن‌ احمد سامانی‌ که‌ مدعی‌ امارت‌ بود و ظاهراً با علما میانۀ چندان‌ خوبی‌ نداشت، از ادامۀ فرمانروایی‌ در خاندان‌ اسماعیل‌ سامانی‌ حمایت‌ کرده‌ است‌ اما مایۀ شگفتی‌ است‌ که‌ در اخبار مربوط به‌ دورۀ احمد بن‌ اسماعیل یادی‌ از او در منابع‌ موجود دیده‌ نمی‌شود. به‌هرحال، پس‌ از قتل‌ احمد سامانی‌ که‌ پسر هشت سالۀ او نصر را به‌ حکومت گماشتند، وزارت‌ و درواقع‌ ادارۀ حکومت، به‌ عهدۀ بزرگانی‌ چون‌ ابوالفضل‌ بلعمی‌ بوده‌ است.
در بسیاری‌ از حوادث‌ این‌ عهد، مانند حضور در سرکوب‌ شورش‌ لیلی‌ بن‌ نعمان‌ در 309 هجری و باز پس‌ گرفتن‌ استراباد از ماکان‌ بن‌ کاکی‌ در 310 هجری‌ از بلعمی نام‌ برده‌ شده‌ است. همچنین‌ در ماجرای‌ سرکشی‌ مرداویج، ابوالفضل‌ بلعمی‌ از طریق‌ مکاتبه‌ توانست‌ میان‌ مرداویج‌ و مطرف بن‌ محمد پشتیبان‌ و به‌ قولی‌ وزیر او تفرقه‌ اندازد و سرانجام‌ نیز مرداویج‌ را بر سر واگذاری‌ ری، به‌ صلح‌ بخواند.
مقام علمی
ابوالفضل‌ بلعمی‌ را به‌ گستردگی‌ دانش‌ و فزونی‌ خرد ستوده‌اند. وی‌ ممدوح‌ برخی‌ از شاعران روزگار خود بود و در برخی‌ اشعار فارسی‌ نیز خرد و دانش‌ او را ستوده‌اند. همچنین‌ از تشکیل‌ مجالس‌ مناظرۀ فقهی‌ در حضور او و توجه‌ وی‌ به‌ فقها و علما یاد شده‌ است. وی‌ رودکی‌ را می‌ستود و او را برترین‌ شاعران‌ ایران‌ و عرب‌ می‌پنداشت.
خاندان بلعمی، التفات ویژه ای به زبان فارسی داشته اند تا آنجا که پژوهشگران، این خاندان را آغازگران سیاست ترویج زبان فارسی در آن عهد می دانند. [8] بنابر همین سیاست، در زمان وزارت ابوالفضل بلعمی بسیاری از کتاب ها از زبان عربی به فارسی ترجمه شد که از آن جمله می‌توان به ترجمه کلیله و دمنه اشاره کرد. این کتاب که در نیمه سده دوم هجری توسط ابن مقفّع از پهلوی به عربی برگردانده شده بود، در این زمان توسط ابوالفضل بلعمی به نثر پارسی ترجمه شد. [9]
همچنین در زمان وزارت او تعداد بی شماری از شاعران فارسی‌زبان در دربار سامانیان حضور داشتند که مشهورترین آنها رودکی، پدر شعر فارسی، بود که با بلعمی ارتباطی بسیار نزدیک داشت و کلیه و دمنه را به فرمان و خواهش او به نظم درآورد و این نشان دهنده آن است که «ممدوح رودکی، یعنی ابوالفضل بلعمی، سرسلسله خاندان بلعمیان نیز دانشمندی شعرشناس و ادیبی هنرمند و فضل دوست بود که این همه به سخنور بزرگ ایران دلبستگی داشت و او را در عرب و عجم بی‌همتا می شمرد».[10]
آثار و تالیفات
بلعمی علاوه بر شغل وزارت، کتاب هایی را نیز تالیف کرد، کتاب «تلقیح البلاغه» از مهم‌ترین آثار او است و «المقالات»، «الشامل»، «مفاخر المقاله فی اللغه»، «ملتقط الفتاوی» و «نظم الجمان» از دیگر آثار بلعمی محسوب می شود.
درگذشت
 براساس روایات تاریخی ابوالفضل بلعمی در 329 هجری چشم از جهان فروبست. یکی از آثار تاریخی می نویسد که وی در شب دهم ماه صفر 329 از دنیا رفت. البته برخی از منابع به وفات او در سال 325 اشاره کرده‌اند. ابوبکر محمد نرشخی در کتاب تاریخ بخارا می‌نویسد: این که برخی نوشته‌اند وی در زمان امیر نوح بن نصر و به دستور وی به قتل رسید درست نیست، چرا که وی در سال 329 درگذشته و زمان نوح بن نصر را درنیافته است. [11]
منابع
[1] سمعانی، عبدالکریم، الانساب، بیروت، دارالجنان، 1408، اول، ج1، ص 391
[2] ذهبی، تاریخ الاسلام، بیروت، دارالکتاب العربی، 1407، ج24، ص 272
[3] پورداوود، ابراهیم (1380)؛ خرده اوستا: بخشی از کتاب اوستا، تهران: انتشارات اساطیر.
[4] برتلس، یوگنی ادوارد ویچ (1375)؛ تاریخ ادبیات فارسی، ترجمه سیروس ایزدی، تهران: هیرمند.
[5] فرای، ریچارد. ن (1365)؛ بخارا دستاورد قرون وسطی، ترجمه محمود محمودی، چاپ دوم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
[6] نفیسی، سعید (1382)؛ محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی، تهران: امیرکبیر.
[7] زرین کوب، عبدالحسین ( 2/1378)؛ روزگاران: تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی، تهران: سخن.
[8] نفیسی، سعید (1382)؛ محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی، تهران: امیرکبیر.
[9] صفا ذبیح الله ( 2/1363 ) تاریخ ادبیات در ایران، جلد اول و دوم، چاپ ششم، انتشارات فردوسی.
[10] ستاری، رضا. اسماعیلی، مراد؛ بررسی نقش وزیران ایرانی در احیا و گسترش هویت ملی (در دوران حکومت عباسیان سامانیان غزنویان و سلجوقیان) فصلنامه مطالعات ملی، 49، سال سیزدهم، شماره 1، 1391.
[11] سمعانی، عبدالکریم، الانساب، بیروت، دارالجنان، 1408، اول، ج1.

http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/312521/درباره-ابوالفضل-بلعمی
بستن   چاپ