بخشی از کتاب/ جز مرگ چیز دیگری از زندگی نمیشناسم
پنجشنبه 14 مرداد 1400 - 15:50:23
|
|
ایران پرسمان - آخرین خبر /در مرکز پادگان، به مدت ده هفته تعلیمات نظامی دیدیم. چه ده هفتهای که بیش از ده سال مدرسه رفتن بر ما اثر گذاشت. کمکم متوجه شدیم که یک دکمهی برّاق نظامی، اهمیتش از چهار کتاب فلسفهی شوپنهاور بیشتر است. اول حیرت کردیم، بعد خونمان به جوش آمد و بالاخره خونسرد و لاقید شدیم و فهمیدیم که دور دورِ واکس پوتین است، نه تفکر و اندیشه، دور نظم و دیسیپلین است، نه هوش و ابتکار و دور تمرین و مشق است، نه آزادی. ما با شور و شوق فراوان سرباز شده بودیم، اما آنها تیشه را برداشتند و تا توانستند به ریشهی این اشتیاق زدند. بعد از سه هفته برای ما روشن شد که اختیار و قدرتِ پستچیای که لباس یراقدار گروهبانی به تن دارد، از اختیارات و قدرت پدر و مادر و معلم و همهی عالَم عریض و طویل تمدن و عقل، از دوره افلاطون گرفته تا عصر گوته، بیشتر است. من جوانم، بیست سال زندگی کردهام. با این وصف، جز یاس، مرگ، هراس و خامی کشندهای که در ژرفای غم و حسرت مغروق است، چیز دیگری از زندگی نمیشناسم. به چشم خود میبینم که چگونه ملتها را در برابر هم میگمارند و اینان مات، کورکورانه، احمقانه، بردهوار و بیگناه به جان هم میافتند و یکدیگر را نابود میکنند. به چشم خود میبینم که متفکرترین مغزهای جهان هم خود را صرف اختراع سلاحهای موحش میکنند و بعد سعی دارند که کار خود را موجه و لازم جلوه دهند. من و جوانان همسن من و همهی افراد نسل من، اینجا و آنجا و در همه جای جهان، اینها را میبینیم و با آن آشنا و دست به گریبان هستیم. اگر ناگهان به پا خیزیم و کارنامهی زندگیمان را به دست پدرانمان بدهیم، چه خواهند کرد؟ و روزی که جنگ به آخر برسد، از ما چه انتظاری میتوانند داشته باشند؟ مایی که سالیان دراز شغلمان کشتن انسانها بوده است، کشتن. اولین حرفهی زندگی و شناخت ما از زندگی، تنها یک چیز بوده است: مرگ. بعدها چه به سرمان خواهد آمد؟ و از ما چه کاری ساخته خواهد بود؟ در غرب خبری نیست اریش ماریا رمارک
http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/312523/بخشی-از-کتاب--جز-مرگ-چیز-دیگری-از-زندگی-نمیشناسم
|