ایران پرسمان
طنز تلخ درآمد مازاد خانوار
شنبه 16 شهريور 1398 - 14:28:27
ایران پرسمان -
طنز تلخ درآمد مازاد خانوار
٧٢
٠
آرمان ملی / متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
رشد چهار برابری تورم، بازگشت تحریم‌ها و رکوردشکنی‌های نرخ ارز در سال 97 دست به دست هم دادند تا ارزش پول ملی ایران سقوط تاریخی را تجربه کند. پس از این اتفاقات بود که دومینوی گرانی کالاهای مختلف شروع به حرکت کرد و از کالاهای اساسی تا کالاهای لوکس و تجملی را دربرگرفت. شرایط به گونه‌ای پیش رفت که گویا روز مبادا که مردم برایش پول پس‌انداز کرده بودند فرا رسید. عده‌ای برای تامین مایحتاج خود به فروش اندک طلای خود روی آوردند و گروهی دیگر تصمیم به فروش خانه و مهاجرت به شهرهای کوچک‌تر گرفتند. با این حال گزارشی که پنجم شهریور امسال از متوسط هزینه و درآمد خانوار شهری بر درگاه ملی مرکز آمار قرار گرفت، اعداد و ارقامی را نشان می‌داد که سنخیت چندانی با واقعیت‌های امروز جامعه نداشت و بیشتر به یک شوخی یا طنز تلخ می‌ماند. طبق گزارش این سازمان دولتی هزینه خانوار شهری در سال 97 حدود 39 میلیون بوده و درآمد آنها به 43 میلیون تومان رسیده است تا مازاد درآمد چهار میلیون تومانی داشته باشند.
انتشار گزارش مرکز آمار در روزهای اخیر مورد انتقاد بسیاری از شهروندان گرفته است. وحید که سرپرست خانواده‌ای سه‌نفره است و کارمند بخش خصوصی به شمار می‌‌آید در گفت‌وگو با «آرمان ملی» می‌گوید: در سال 97 نه‌تنها مازاد درآمدی نداشتم، بلکه در این سال هر چه طی 10 سال گذشته اندوخته بودم هم خرج کردم. او می‌افزاید: این در حالی است که در سال گذشته برای خودم خرج خاصی انجام ندادم، فقط هزینه‌های مربوط فرزندم که در همین سال متولد شد سر به فلک می‌کشد. از این رو مازاد درآمد چهار میلیون تومانی در سال بیشتر شبیه به یک شوخی است. به جرات می‌توانم بگویم که در سال گذشته طی هر ماه خانواده من با همین مبلغ کسری درآمد مواجه بود. محمدرضا که در یک خانواده سه‌نفره زندگی می‌کند نیز به «آرمان ملی» می‌گوید: تا نیمه سال گذشته که سرباز بودم سعی می‌کردم جز خوراک روزانه هیچ هزینه دیگری نداشته باشم، اما پس از پایان خدمت برای اینکه هزینه و درآمد خانواده‌مان تامین باشد روی به شغلی آوردم که هیچ ارتباطی با رشته تحصیلیم نداشت. اما برای کاهش فشار به پدرم که سرپرست خانواده است، مجبور بودم شغلی برای خود دست و پا کنم. او ادامه می‌دهد: فکر می‌کنم 1397 از آن سال‌هایی بود که بسیاری از خانواده‌ها در آینده از آن به‌خوبی یاد نخواهند کرد، چراکه من و بسیاری از آنهایی که می‌شناسم برای تامین معیشت خود دچار سختی‌های فراوانی شدیم. اما به نظر می‌رسد مرکز آمار برای نمونه‌گیری به محله‌های شمالی شهر یا شاید کشورهای دیگری مراجعه می‌کند که مردم آن مازاد درآمد چهار میلیونی در سال دارند.
دیهیم: «مایه‌خوری» دهک‌های پایین!
اما علاوه بر مردم، کارشناسان اقتصادی و فعالان حوزه کار هم نظرات خاص خود را درباره گزارش مرکز ملی آمار دارند. در این باره رئیس انجمن اقتصاددانان در گفت‌وگو با «آرمان ملی» توضیح می‌دهد: همواره در دهک‌های پایین خانوار ایرانی «مایه‌خوری» اتفاق می‌افتد. بدین معنا که هر ماه مخارج این خانوار از درآمدشان پیشی می‌گیرد. حال این خانوار برای ادامه معیشت به راهکارهای مختلفی روی می‌آورند. عده‌ای اقدام به اخذ وام می‌کنند تا شاید بعدها بتوانند اقساط آن را بپردازند. یا ارثی که از اجدادشان برایشان باقی مانده به فروش می‌رسانند. اما بعضی خانواده‌ها در شرایط بدتری به سر می‌برند و این روزها به فروش لوازم منزل روی آورده‌اند. حمید دیهیم اضافه می‌کند: با این حال نباید فراموش کرد که رشد تورم همان‌قدر که گروهی را تحت فشار می‌گذارد، منافع گروهی دیگر را تامین می‌کند. به‌عنوان مثال اگر تورم رشد سه برابری را تجربه کند، ارزش دارایی صاحبان سرمایه هم متناسب با این تورم افزایش می‌یابد، اما ارزش پول کسانی که دارایی و سرمایه‌ای ندارند به یک‌سوم تنزل می‌یابد. پس تورم همان‌قدر که طعم تلخ خود را به گروه‌های کم‌برخوردار نشان می‌دهد، برای ثروتمندان دارای حلاوتی است که از افزایش آن استقبال می‌کنند. او عنوان می‌کند: در چنین قاعده‌ای دهک‌های پایین جامعه درآمد خود را صرف خورد و خوراک می‌کنند که متاسفانه گروه خوراکی تورم بالاتری نسبت به سایر گروه‌ها دارد. اما دهک‌های پردرآمد که صاحب سرمایه و بازار هستند، کالای خود را گران‌تر از قبل می‌فروشند و خود اثرات تورمی می‌آفرینند. بنابراین اینکه مرکز آمار متوسط درآمد خانوار شهری را در هر ماه 5/3 میلیون تومان در نظر گرفته چندان دور از واقعیت نیست. چراکه اکنون عده‌ای در ماه درآمد بالای 10 میلیون تومان دارند و این امر مازاد درآمد چهار میلیونی خانوار را در سال منطقی جلوه می‌دهد.
جلودارزاده: کسری درآمد 16 میلیون تومانی خانوار
یک عضو فراکسیون کارگری مجلس نیز در گفت‌وگو با «آرمان ملی» اظهار می‌کند: در حال حاضر واقعیت‌های اقتصادی جامعه نشان از یک تورم افسارگسیخته دارد که پربیراه نیست بگوییم اکثر خانوار شهری هر سه ماه کسری چهار میلیون تومانی درآمد (در سال 16 میلیون) دارند. زیرا خانوار شهری علاوه بر هزینه خوراک و پوشاک، باید در سبد معیشت خود مخارج فرهنگی، درمانی و ... را هم جای دهند. سهیلا جلودارزاده معتقد است با توجه به تورمی که به‌ویژه در یک سال اخیر اقتصاد ایران تجربه کرده، شاید امروز فقط کارمندانی که در رده مدیران ارشد شناخته می‌شوند دخل و خرجشان پاسخگوی هزینه‌های موجود باشد، اما خانواده‌های معمولی بعید است که بتوانند درآمدشان را با مخارج تطبیق دهند. او با بیان اینکه در چند ماه اخیر نرخ ارز روند نزولی را در پیش گرفته، اما قیمت کالاهای اساسی همچنان بالا مانده ادامه می‌دهد: از نظر من گزارش مرکز آمار قابل باور نیست و بیشتر به یک مانور تبلیغاتی می‌ماند. مشاهدات حاکی از آن است که بیشتر خانوارها در حال خرج پس‌انداز خود هستند و حتی دهک‌های پایین‌تر وسایل مازاد خود را می‌فروشند. من خبر دارم که عده‌ای برای درمان بیماری‌ها و پرداخت هزینه جراحی‌های چند ده میلیونی خانه‌شان را به فروش گذاشته‌اند. جلودارزاده یادآور می‌شود: واقعیت جامعه نشان می‌دهد خانواده چهار پنج‌نفره که در شهرها اجاره‌نشین هستند و درآمدی کمتر از شش میلیون تومان در سال دارند، در واقع زیر خط فقر قرار گرفته‌اند.
توفیقی: حداقل هزینه خانوار؛ 3 میلیون و 800 هزار تومان
همچنین اعتقاد رئیس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار این است که وقتی مرکز ملی آمار گزارشی را منتشر می‌کند، درصدی از اغنیا و نجومی‌بگیران را بین نمونه آماری خود قرار می‌دهد. طبیعتا زمانی که درآمد این افراد وارد چرخه آمارگیری می‌‌شود، تاثیر وزنی قابل‌توجه و هدفداری را روی پژوهش می‌گذارد که نتیجه آن همینی می‌شود که مشاهده می‌کنیم. فرامرز توفیقی در گفت‌وگو با «آرمان ملی» می‌گوید: در گزارش مرکز آمار میانگین هزینه ماهانه خانوار حدود سه میلیون و 250 هزار تومان برآورد شده و همین عدد فاصله معناداری با معیشت افراد در ماه دارد. زیرا در سال 97 در حداقل شرایط هزینه خانوار سه میلیون و 800 هزار تومان محاسبه شده است. به گفته او اگر خانواده 3/3 نفره (نُرم خانوار) در یک آپارتمان 40 متری در جنوب شهر اجاره‌نشین باشد، کل سال با نان و سیب‌زمینی خود را سیر نگه دارد، فرزندانشان هم در یک مدرسه دولتی درس بخوانند، فقط هم با وسایل حمل‌ونقل عمومی جابه‌جا شوند، در سال هم بیش از یک دست لباس نپوشند، بیمار هم نشوند و هوس مسافرت هم به سرشان نزند هزینه‌شان در ماه بیش از سه میلیون و 250 هزار تومان می‌شود. توفیقی در رابطه با محاسبه درآمد خانوار هم توضیح ‌می‌دهد: بیش از 70 درصد کارگران در سال گذشته حداقلی‌بگیر بودند، حال اگر کارگر هر ماه 100 ساعت هم اضافه‌کار بایستد باز هم به درآمد 5/3 میلیونی دست نمی‌یابد. امروز حدود 57 درصد جامعه را کارگران تشکیل داده‌اند که اگر آن را در نرم خانوار ضرب کنیم متوجه می‌شویم که بیش از 50 میلیون نفر در این خانوار حضور دارند. اما فارغ از این ضرایب وزنی، در این گزارش‌ها یک جامعه آماری انتخاب می‌شود که ضریب وزنی 10 درصد جامعه بر 90 درصد جامعه می‌چربد و نتیجه‌ها به این سمت می‌رود که ایرانی‌ها در سال چهار میلیون تومان مازاد درآمد دارند! این کارشناس حوزه کار معتقد است: در حالی که تمام مدیران ارشد کشور درباره فشار موجود اقتصادی لب به سخن گشوده‌اند، جای تاسف است که مرکز آمار چنین گزارشی را منتشر می‌کند. این نوع آمارها دیگر مصرف داخلی هم ندارد و صرفا بدنه اجتماعی کشور را مورد هدف قرار می‌دهد و مردم را نسبت به هر عدد و رقمی بدبین و عصبانی می‌کند. او خاطرنشان می‌کند: امروز این تصور وجود دارد که کلان‌شهرها تورم بیشتری را متحمل شده‌اند، اما شهرهایی نظیر ایلام، سیستان و بلوچستان و چهارمحال و بختیاری در حوزه مخارج از شهرهای بزرگی نظیر مشهد، اصفهان، تبریز و ... پیشی گرفته‌اند و تفاوتی محسوسی بین آنها دیده می‌شود. نمایندگان مجلس که امروز درباره شاخص خط فقر سخن می‌گویند، بهتر است به صورت مطالبه‌گرانه به وظیفه خود عمل کنند و دولت را برای اینکه شاخص خط فقر را تعیین نکرده مورد مواخذه قرار دهند.
حاج‌اسماعیلی: ضرورت اصلاح ساختاری آمارگیری
یک فعال کارگری در گفت‌وگو با «آرمان ملی» می‌گوید: داده‌های مرکز آمار در رابطه با متوسط درآمد و هزینه خانوار شهری از آن گزارش‌های عجیبی است که با واقعیت‌های جامعه مغایرت محسوسی دارد. طی یک سال گذشته اقتصاد ایران با مشکلات عدیده‌ای از جمله تورم بالای 40 درصد دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. دستمزدها هم در سال جدید به‌صورت عمومی کمتر از 20 درصد رشد داشته، حال چطور مرکز آمار از مازاد چهار میلیونی متوسط درآمد خانوار شهری در سال 97 گزارش می‌دهد؟ گذشته از بررسی هزینه و درآمد خانوار، این گزارش با شاخص‌های کلان اقتصادی در سال 97 همخوانی ندارد. در صورتی که در میانه سال هیچ تغییری در دستمزدهای کمتر از 5/1 میلیون تومانی به وجود نیامده است. حمید حاج‌اسماعیلی می‌افزاید: مرکز آمار با اینکه مسئول جمع‌آوری این گزارش‌هاست، اما به نظر می‌رسد به لحاظ تخصصی اشراف کامل برای پایش اطلاعات ندارد. گزارش‌های بانک مرکزی در این زمینه می‌تواند قابل استنادتر باشد که متاسفانه این نهاد هم ماه‌هاست که گزارشی در زمینه تورم منتشر نمی‌کند. او ادامه می‌دهد: امروزه بخش قابل‌توجهی از خانوار شهری اجاره‌نشین هستند و درصد چشمگیری از درآمد خانوار فقط صرف اجاره‌بهایی می‌شود که رشد بالای 110 درصد را تجربه کرده است. در حالی که طبق گزارش مرکز آمار متوسط درآمد خانوار 5/3 میلیون تومان در نظر گرفته شده، اما طبق محاسبات ما در خوش‌بینانه‌ترین حالت این رقم را باید 5/2 میلیون تومان در نظر گرفت. طبق داده‌های موجود فقط 20 درصد کارمندان بالای چنین رقمی دریافتی دارند. همچنین بالای 80 درصد بازنشستگان مستمری پایین 5/2 میلیون تومان می‌گیرند. پرسش این است که مردم چه درآمد پنهانی دارند که چهار میلیون تومان آن را در سال پس‌انداز کنند؟ کدام کالای اساسی را می‌توان مثال زد که در یک سال اخیر تورم بالای 50 درصد را تجربه نکرده باشد؟ این موارد باید طوری تحلیل شوند که حداقل با شاخص‌های ارائه‌شده توسط خود دولت قابل دفاع باشد. حاج همچنین معتقد است که در سال گذشته اکثر خانوارهای شهری نه‌تنها مازاد درآمدی نداشتند، بلکه پس‌‌انداز موجودشان را هم خرج کرده‌اند. او خاطرنشان می‌کند: متاسفانه سال‌هاست که با مشکل ارائه آمار مواجهیم و کمتر گزارش رسمی را می‌توان یافت که با واقعیت‌های جامعه مطابقت داشته باشد. در حالی که برنامه ششم توسعه دولت را موظف کرده حقوق کارکنان خود را دسترس عموم قرار دهد، اما هنوز چنین اتفاقی رخ نداده است. پس بانک اطلاعاتی درستی هم در دست رسانه‌ها و مردم قرار ندارد که آمارهای دولتی را با آن تطبیق دهند. متاسفانه این گزارش‌ها به‌صورت میدانی تهیه می‌شوند و از لحاظ پژوهشی هم چندان حرفه‌ای نیستند. اکنون انتظار این است که ساختار نظام آماری ایران اصلاح شود تا دیگر گزارش‌های نادرست منتشر نشود. گزارش‌هایی که بیش از اینکه جنبه تزریق امید و وجه تبلیغاتی داشته باشند، قلب اعتماد عمومی جامعه را نشانه گرفته و هر روز آن را کمرنگ‌تر می‌کند. این فعال کارگری عنوان می‌کند: نمونه‌گیری زمانی قابل اعتناست که در شرایط طبیعی صورت پذیرد، در حالی که در جامعه ما معمولا افراد درآمد خود را مخفی نگه می‌دارند و کمتر اطلاعات صحیحی ارائه می‌دهند. ما اکنون در یک بحران اقتصادی قرار داریم و بهتر است که صحبت از خط فقر به میان نیاوریم. شاید بهتر باشد به دولت زمان دهیم تا از این بحران خارج شود. با این حال نهادهای امدادرسان مالی به مردم بارها اعلام کرده‌اند که بیش از 20 میلیون نفر برای مددخواهی به آنها مراجعه کرده‌اند. یعنی فقط بر اساس آمار رسمی یک‌چهارم جمعیت ایران دچار مشکل معیشتی هستند. حاج‌اسماعیلی تاکید می‌کند: امروزه علاوه بر فقر مطلق، فقر نسبی هم باید مورد سنجش و پژوهش قرار بگیرد. مردم باید نیازهای خود را بشناسند و در راستای مبارزه با خط نسبی درصدد تامین آن برآیند. حال بهتر است مراکز آماری برای جامعه، اندکی احترام قائل باشند و بر اساس آن استانداردهای مطالعات خود را مشخص سازند و گزارش منتشر کنند. مطالعات نشان می‌دهد امروز بین 25 میلیون تا 35 میلیون نفر جامعه زیر خط فقر قرار دارند. این افراد بیش از آنکه تشنه خوش‌بینی باشند به حمایت‌های مالی نیاز دارند که بهتر است در این زمینه برنامه‌ریزی شود. امروز در حوزه کارگری با احتساب تمام مزایا 75 درصد کارگران درآمدی پایین‌تر از دو میلیون تومان دارند.
محزون: برای محاسبه هزینه‌ها کلیه اقلام پوشش داده شدند
«آرمان ملی» برای رعایت جانب انصاف نظرات کارشناسان مرکز ملی آمار را هم برای ارائه این گزارش جویا شده است. مدیرکل دفتر جمعیت مرکز آمار ایران در این زمینه به «آرمان ملی» می‌گوید: طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوار سال 1397 بر اساس آمارگیری از 20 هزار و 350 خانوار نمونه در نقاط شهری و 18 هزار و 610 خانوار نمونه در نقاط روستایی کشور اجرا شده است. با توجه به لزوم ارائه برآورد تغییرات در طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوارهای شهری و روستایی، از روش نمونه‌گیری چرخشی و نمونه پایه در این طرح استفاده شده است. منظور از نمونه‌ پایه، نمونه‌ بزرگی است که می‌توان از آن برای تامین نیازهای چند آمارگیری یا چند دوره از یک آمارگیری مستمر، زیرنمونه‌هایی انتخاب کرد. در آمارگیری‌های مستمر، استفاده از نمونه‌ پایه ضمن صرفه‌ اقتصادی، امکان کنترل بهتر عملیات اجرایی و هم‌پوشانی نمونه‌ها در دوره‌های مختلف آمارگیری را فراهم می‌کند. علی‌اکبر محزون توضیح می‌دهد: واحدهای نمونه‌گیری مرحله اول طرح هزینه و درآمد خانوار در سال‌های 1392 تا 1396 از سومین نمونه پایه آمارگیری‌های خانواری (که براساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 ساخته شده بود)، انتخاب شدند. با توجه به ساخت چهارمین نمونه پایه آمارگیری‌های خانواری براساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، در سال 1397 برای تامین نمونه‌های طرح، از چهارمین نمونه پایه آمارگیری‌های خانواری استفاده شده است. به گفته او در این طرح درآمد خانوارها برای دوره زمانی یک سال گذشته پرسیده می‌شود و دامنه عددی آن گسترده است. در نتایج تفضیلی طرح، درآمد خانوارها به صورت طبقه‌بندی‌شده در قالب 10 گروه درآمدی و 10 دهک درآمدی برای استفاده محققان ارائه می‌شود. متوسط درآمد ماهانه یک خانوار شهری و روستایی در سال 1397 به ترتیب سه میلیون و 624 هزار تومان و یک میلیون و 426 هزار تومان است. این در حالی است که درآمد متوسط ماهانه یک خانوار شهری در دهک‌های اول و دوم به ترتیب 884 هزار تومان و یک میلیون و 531 هزار تومان است. همچنین درآمد ماهانه یک خانوار روستایی در دهک‌های اول و دوم به ترتیب 329 هزار تومان و 677 هزار تومان است. متوسط درآمد ماهانه یک خانوار شهری و روستایی در دهک دهم به ترتیب 10 میلیون و 101 هزار تومان و پنج میلیون و 286 هزار تومان است. محزون ادامه می‌دهد: جامعه‌ هدف این طرح را همه‌ خانوارهای معمولی ساکن و گروهی در نقاط شهری یا روستایی تشکیل داده‌اند. این خانوارهای نمونه از 387 شهرستان در مناطق شهری و از 395 شهرستان در مناطق روستایی کل کشور انتخاب شده‌اند. این مقام مسئول تشریح می‌کند: در پرسشنامه طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوار نزدیک به 1000 سطر وجود دارد که می‌توان گفت کل اقلام سبد خانوار را پوشش می‌دهد. لذا هزینه تمامی کالاها اعم از خوراکی و غیرخوراکی به قیمت جاری از خانوار پرسیده شده و ثبت می‌شود. حال در صورتی که منبعی به جز مرکز آمار ایران هزینه‌های خانوار را اعلام کند، باید روش محاسبه خود را نیز مستند توضیح دهد.

http://www.PorsemanNews.ir/fa/News/49989/طنز-تلخ-درآمد-مازاد-خانوار
بستن   چاپ