ایران پرسمان - اعتماد / «چابکسازی دولت ضرورت انتخابی عقلانی برای ایران» عنوان یادداشت روز در روزنامه اعتماد به قلم سیدحسن مهدویفر است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
تحولات پرشتاب اقتصادی، اجتماعی و فناورانه در دهههای اخیر، نظم جهانی را بهطور بنیادین دگرگون کرده است. دولتها که تا چند دهه پیش میتوانستند با ساختارهای سنگین، سلسلهمراتبی و کند فعالیت کنند، امروز ناگزیر از بازاندیشی در شیوه اداره کشور هستند. شهروندان، دیگر نهتنها خدمات سریع، باکیفیت و ارزان از دولتها میخواهند، بلکه انتظار دارند فرآیندهای اداری شفاف، پاسخگو و کارآمد باشد. در چنین شرایطی، اصلاح ساختار دولت و چابکسازی نظام اداری برای ایران نه یک انتخاب سیاسی یا مدیریتی، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر است. پرسش محوری اما همچنان باقی است: نقطه شروع اصلاحات کجاست؟ آیا باید از دستگاههای کوچکتر و کمپیچیدگی آغاز کرد یا به سراغ سازمانهای بزرگ، پرهزینه و ناکارآمد رفت؟ پاسخ به این پرسش میتواند سرنوشت اصلاحات اداری و میزان موفقیت آن را تعیین کند.
دو راهی آغاز اصلاحات- مدتهاست بحث اصلاح ساختار دولت در محافل کارشناسی و سیاسی ایران مطرح میشود. یک گروه معتقدند که حرکت باید از دستگاههای کوچک آغاز شود؛ زیرا هم هزینه کمتری دارد، هم احتمال شکست پایینتر است و هم دستاوردهای آن سریعتر قابل مشاهده است. این گروه بر «پیروزیهای سریع» تأکید دارند؛ یعنی اقداماتی که با حداقل انرژی و منابع بیشترین بازتاب را در جامعه ایجاد میکند. در مقابل، گروه دیگری بر این باورند که اصلاحات جز با تمرکز بر سازمانهای بزرگ و پرهزینه، به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. استدلال آنها روشن است: اگر غولهای ناکارآمد دولتی تغییر نکنند، هرگونه اصلاحات در مقیاس خرد، تنها مسکن موقت خواهد بود و تأثیر ملی نخواهد داشت.
تجربه جهانی و راه سوم- با عنایت به سخنان رییسجمهور محترم مبنی بر استفاده از تجربیات موفق بینالمللی، نگاهی به تجربه کشورهایی که مسیر اصلاحات اداری را با موفقیت پیمودهاند، نشان میدهد که هیچیک صرفا به یکی از این دو مسیر بسنده نکردهاند.
کرهجنوبی: در دهه 1960 و 1970، اصلاحات را از وزارتخانههای کوچک آغاز کرد، اما همزمان پروژههای پایلوت در سازمانهای کلیدی اقتصادی اجرا شد.
بازار ![]()
استونی: با دولت الکترونیک شناخته میشود. این کشور ابتدا دستگاههای کوچک را دیجیتال کرد تا اعتماد عمومی جلب شود، سپس بهسراغ کل دولت رفت.
مالزی: برنامه چشمانداز 2020 خود را با ترکیبی از اصلاحات کوچک در بدنه اداری و اصلاحات بنیادین در دستگاههای کلان اجرا کرد.
این تجارب به ما میآموزند که راه سوم، یعنی ترکیب اقدامات خرد و کلان، بهترین مسیر است. اصلاحات کوچک اعتماد عمومی را میسازد و اصلاحات بزرگ بنیان نظام اداری را تغییر میدهد.
ایران در آینه اصلاحات اداری- ساختار اداری ایران از میراثهای چند دهه گذشته شکل گرفته است؛ میراثی که بهجای کارآمدی، بیشتر نشانههای بوروکراسی فرسایشی را در خود دارد:
حجم بزرگ دولت: تعداد کارکنان دولت نسبت به جمعیت، در مقایسه با کشورهای مشابه، بالاست.
سلسلهمراتب طولانی: تصمیمگیری در بسیاری از سازمانها آنقدر پیچیده است که کوچکترین مجوز یا پاسخ به اربابرجوع، هفتهها زمان میبرد.
وابستگی به بودجه نفتی: بخش عمده هزینههای دولت نه از مالیات، بلکه از منابع نفتی تأمین میشود و همین موضوع انگیزه کارآمدی را کاهش داده است.
مقاومت در برابر تغییر: بسیاری از مدیران میانی و بدنه اداری، اصلاحات را تهدیدی برای موقعیت خود میبینند و به همین دلیل در برابر آن ایستادگی میکنند.
این مشکلات سبب شده است که چابکسازی دولت به یک ضرورت استراتژیک برای ایران تبدیل شود.
موانع اصلی در مسیر اصلاحات- برای درک دشواری کار، باید موانع موجود شناسایی شود:
مقاومتهای سیاسی: اصلاحات اداری همواره منافع گروههای خاص را به خطر میاندازد.
پیچیدگی قانونی: قوانین متناقض و رویههای اداری دستوپاگیر، اصلاحات را کند میکنند.
فرهنگ سازمانی سنتی: بسیاری از کارمندان هنوز نگاه سنتی به خدمترسانی دارند و با مفهوم بهرهوری و پاسخگویی بیگانهاند.
ضعف زیرساخت دیجیتال: بدون یکپارچگی سیستمهای اطلاعاتی، دولت الکترونیک تنها در حد شعار باقی میماند.
راهکارهای عملی برای کشور - برای عبور از این موانع، میتوان مجموعهای از راهکارهای عملی را پیشنهاد داد:
آغاز از دستگاههای کمپیچیدگی: اجرای پروژههای کوچک با قابلیت الگوسازی و نمایش سریع نتایج.
پایلوت در سازمانهای بزرگ: همزمان، اصلاحات محدود اما هدفمند در سازمانهای کلان برای آمادهسازی زمینه.
دیجیتالیسازی فراگیر: ایجاد زیرساخت دولت الکترونیک یکپارچه و الزام همه دستگاهها به اتصال به آن.
آموزش و توانمندسازی مدیران: تغییر نگاه مدیران از کنترلگری به خدمترسانی و کارآفرینی.
تفویض اختیار و کاهش تمرکز: تمرکززدایی در تصمیمگیری و افزایش اختیارات استانها و شهرستانها.
شفافیت و مبارزه با فساد: انتشار عمومی دادهها و فرآیندها برای افزایش اعتماد عمومی.
چابکسازی دولت، پیامدهایی دارد که میتواند مسیر توسعه ایران را دگرگون کند:
افزایش بهرهوری ملی: منابع محدود کشور بهتر تخصیص مییابد.
کاهش هزینههای دولت: با کوچکسازی ساختار، بودجه صرف حوزههای اولویتدار میشود.
افزایش اعتماد عمومی: شهروندان وقتی خدمات سریع و شفاف دریافت کنند، نسبت به دولت خوشبینتر میشوند.
جذب سرمایهگذاری: یک نظام اداری کارآمد برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی جذاب است.
کاهش فساد: کوتاه شدن فرآیندها و دیجیتالیشدن، امکان فساد اداری را به حداقل میرساند.
اما اگر اصلاحات به تعویق بیفتد، پیامدهای منفی سنگینی خواهد داشت:
افزایش نارضایتی عمومی: بروکراسی فرسایشی یکی از عوامل اصلی نارضایتی اجتماعی است.
هدررفت منابع: منابع نفتی و مالی کشور همچنان صرف ساختار ناکارآمد میشود.
فرصتسوزی در رقابت جهانی: در دنیایی که کشورهای همسایه با سرعت در حال دیجیتالیشدن هستند، ایران از قافله عقب خواهد ماند.
تشدید فساد اداری: هرچه ساختار پیچیدهتر بماند، زمینه برای رانت و فساد گستردهتر میشود.
بنابر این چابکسازی دولت در ایران امروز بیش از هر زمان دیگری به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شده است. تجربه جهانی بهروشنی نشان میدهد که ترکیب اقدامات کوچک و بزرگ، تدریجی و همزمان، بهترین مسیر است. برای ایران نیز عقلانیترین انتخاب همین است: آغاز از دستگاههای کمپیچیدگی برای پیروزیهای سریع، و در کنار آن اجرای پایلوتهای محدود در سازمانهای بزرگ. این مسیر اما بدون شفافیت، مشارکت اجتماعی، آموزش مدیران و طراحی زیرساختهای دیجیتال یکپارچه محقق نخواهد شد. اکنون که فشارهای اقتصادی و اجتماعی بیش از گذشته بر دوش مردم و دولت سنگینی میکند، زمان آن فرا رسیده است که اصلاحات اداری از شعار به عمل تبدیل شود. تنها با چنین رویکردی میتوان به دولتی کارآمد، پاسخگو و در شأن ملت ایران دست یافت.