سه شنبه ۱۷ تير ۱۴۰۴
اقتصاد روز

بازشدن آسمان ایران

بازشدن آسمان ایران
ایران پرسمان - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست پروازها آغاز شدند. شرکت‌های هواپیمایی داخلی و خارجی یک به یک سفرهای ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
پروازها آغاز شدند. شرکت‌های هواپیمایی داخلی و خارجی یک به یک سفرهای خود را از سر می‌گیرند و سفارت‌خانه‌ها آماده خدمات هستند. بعد از جنگ 12 روزه تحمیلی رژیم صهیونی علیه ایران، که تبعات سنگینی بر صنعت گردشگری کشور وارد کرد؛ سفر و گردشگری به محاق رفت؛ صنعتی که پیش از آن به‌عنوان یکی از معدود ظرفیت‌های بالفعل اقتصادی در شرایط تحریم و رکود شناخته می‌شد. آغاز درگیری‌ها با حملات موشکی متقابل، بلافاصله منجر به بسته شدن آسمان ایران و توقف کامل پروازهای داخلی و بین‌المللی شد. از بامداد 23 خردادماه، پروازهای تجاری و تفریحی به حالت تعلیق درآمدند و فعالیت شرکت‌های هواپیمایی، آژانس‌های مسافرتی، اقامتگاه‌ها و خدمات حمل‌ونقل توریستی متوقف شد. این اتفاق، دومینوی فروپاشی بخش مهمی از اقتصاد گردشگری را کلید زد.
بازار
وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در واکنش به شرایط جنگی، حالت «فورس/ ماژور» اعلام کرد و در دستورالعملی به کلیه فعالان صنعت اعلام کرد که مسافران داخلی و خارجی می‌توانند بدون جریمه، رزروهای خود را لغو یا تغییر دهند. این دستور تورهای داخلی، سفرهای خارجی، رزرو هتل‌ها و اقامتگاه‌های بوم‌گردی، گشت‌های برنامه‌ریزی شده و سایر خدمات وابسته را شامل می‌شد. در ظاهر، این یک واکنش منطقی و انسانی به بحران بود اما در عمل، منجر به بحران شدید نقدینگی در دفاتر گردشگری، شرکت‌های هواپیمایی و مجموعه‌های اقامتی شد.
آمارها نشان می‌دهد؛ تعطیلی جنگی 20 روزه صنعت گردشگری، باعث لغو شدن حدود 12 هزار پرواز شده است. طبق گزارش منابع صنفی، نقدینگی دفاتر گردشگری تا 85 درصد کاهش یافته است و برخی از آن‌ها به مرز ورشکستگی رسیده‌اند. بسیاری از آژانس‌ها اعلام کردند که قادر به پرداخت اجاره، دستمزد پرسنل یا حتی بازپرداخت کامل وجوه به مشتریان نیستند.
همزمان، بحران بی‌اعتمادی به آژانس‌های گردشگری نیز تشدید شد. تاخیرهای طولانی در استرداد بلیت و بازپرداخت هزینه سفر، اعتماد عمومی به آژانس‌ها و خطوط هوایی را تضعیف کرد. برخی کارشناسان معتقدند که این ضربه به اعتماد مسافران، ممکن است در بلندمدت آسیب‌زاتر از خسارت مالی مستقیم باشد؛ زیرا سفر، به‌ویژه سفرهای خارجی، نیازمند احساس امنیت مالی و اطمینان حقوقی است. با اعلام آتش‌بس در 12 تیرماه، روند بازگشت پروازها آغاز شد. فرودگاه‌های بین‌المللی تهران، مشهد و بندرعباس اولین مقاصدی بودند که میزبان پروازهای خارجی شدند؛ به‌ویژه فرودگاه شهید هاشمی‌نژاد مشهد که در روزهای نخست پس از آتش‌بس، پروازهایی به بیش از 20 مقصد خارجی شامل استانبول، دوبی، دوحه، مسکو، بانکوک، پکن، کابل، لاهور، تاشکند و گوانگ‌جو را از سر گرفت. در سطح منطقه‌ای نیز شرکت‌های هواپیمایی خلیج‌فارس برنامه بازگشت خود را اعلام کردند. هواپیمایی امارات اعلام کرد، پروازهای تهران را از 10 جولای (19 تیر) ازسرمی‌گیرد، فلای‌دوبی از 4 جولای (13 تیر) پرواز به بندرعباس، مشهد و تهران را آغاز کرد و ایرعربیا نیز از دیروز پروازهای خود از شارجه به تهران و شیراز شروع کرده است؛ به‌تدریج، خطوط هوایی ترکیش، قطر ایرویز و لوفت‌هانزا نیز بازگشت محدود خود به آسمان ایران را آغاز کردند. با وجود این تحرک مثبت، زیرساخت‌های حمل‌ونقل کشور همچنان تحت فشار بالایی هستند. ظرفیت محدود فرودگاه‌ها، ناهماهنگی در صدور مجوزها و نبود برنامه مشخص بازیابی موجب تاخیرهای گسترده و نارضایتی مسافران شده است. به‌ گفته مدیران خطوط هوایی کشور: «نمی‌توان از فرودگاهی که در طول جنگ کاملا تعطیل بوده است، انتظار داشت ظرف یک هفته به وضعیت عادی بازگردد. ما نیاز به بازبینی کامل در برنامه‌ریزی و توزیع ظرفیت داریم».
خداحافظی گردشگران
در این میان، برخی کارشناسان از نبود یک «طرح احیای گردشگری ملی» انتقاد می‌کنند. پیشنهادهای مکرری درباره اعطای وام‌های کم‌بهره، تنفس مالیاتی، بیمه بیکاری موقت برای کارکنان بخش گردشگری همچنین تشکیل کارگروه دائمی بازسازی گردشگری مطرح شده‌اند اما تاکنون خبری از اجرای عملی آن‌ها نیست. در بعد بین‌المللی نیز آسیب اعتماد به ایران به‌عنوان مقصد گردشگری جدی است. برخی آژانس‌داران گزارش داده‌اند که پیش از جنگ بیش از 60 درصد مهمانان اقامتگاه‌های بوم‌گردی از کشورهای اروپایی و آسیایی بودند اما اکنون این عدد تقریبا صفر شده است. به ‌اعتقاد آنها، ایران‌هراسی تقویت‌شده در رسانه‌های بین‌المللی و فقدان یک راهبرد تبلیغاتی فعال از سوی دولت، وضعیت را بحرانی‌تر کرده است. سفرهای داخلی نیز شرایط بهتری ندارند. با وجود بازگشایی مسیرهای جاده‌ای و ریلی، تورم بالا و کاهش قدرت خرید خانوارها باعث شده که سفر، اولویت خود را در سبد مصرفی خانواده‌ها از دست بدهد. در نیمه تیر، بسیاری از هتل‌ها حتی در شهرهای گردشگرپذیر مانند شیراز، تبریز، قشم و همدان با نرخ اشغال زیر 30 درصد مواجه بودند؛ این در حالی است که در سال‌های قبل، همین بازه زمانی با ظرفیت کامل فعالیت می‌کردند.
در نهایت، اگرچه بازگشایی دوباره آسمان ایران و بازگشت تدریجی پروازهای خارجی، نشانه‌ای امیدوارکننده است اما احیای صنعت گردشگری نیازمند یک استراتژی چندمحوره است. دولت باید با همکاری بخش خصوصی، اتحادیه‌ها و نهادهای مدنی، «بسته جامع احیای گردشگری پساجنگ» تدوین کند؛ این بسته باید شامل نوسازی زیرساخت‌ها، حمایت مالی فوری، اعتمادسازی داخلی و بین‌المللی، توسعه تبلیغات هدفمند و بازنگری در سازوکارهای حقوقی تعامل با مسافران باشد. در غیر این صورت، پیامدهای اقتصادی جنگ 12 روزه تنها در لغو پروازها و خسارت هتل‌ها خلاصه نخواهد شد بلکه ممکن است، بخش مهمی از ظرفیت اشتغال‌زای کشور در حوزه گردشگری برای مدت‌زمانی طولانی به محاق برود. آنچه امروز از دست می‌رود، تنها درآمد نیست بلکه «اعتماد» است؛ بازیابی این سرمایه نامریی، دشوارتر از بازسازی هر فرودگاه و جاده‌ای خواهد بود.


نظرات شما