ایران پرسمان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محمدحسین موسوی| سوزش چشم و بینی، گلودرد، سردرد، سرفه و تنگینفس، آسم، ذاتالریه، برونشیت و حتی مشکلات قلبی و ریوی؛ زندگی در کلانشهرهای ایران با چنین رنجهایی همراه است. در چهارمین روز آذرماه، آلودگی هوا در تبریز، کرج، تهران، اهواز، قزوین و ارومیه در وضعیت ناسالم برای تمام گروهها قرار دارد. شهرهای اصفهان، همدان، مشهد، کرمانشاه، بجنورد، اراک و زنجان در وضعیت نارنجی و در هوایی نامناسب برای گروههای حساس به سر میبرند و شهرهای اردبیل، ایلام، بوشهر، شیراز، قم، کرمان، خرمآباد، سنندج و بوشهر دارای هوایی آلوده و در وضعیت زرد هستند. در شهرهایی مثل تهران، ایستگاههای سنجش آلودگی در برخی مناطق عدد خطرناک 209 را ثبت کردهاند و پیشبینی میشود حداقل تا پنج روز آینده خبری از تغییرات جوی نباشد. با این شرایط، زیستن در شهر هر روز خطرناکتر از دیروز میشود و بخش زیادی از جمعیت ایران، در معرض بیماریهایی سخت و هزینهزا هستند. «شرق» در این گزارش به بررسی اقدامات ناکافی دولت در سالهای گذشته برای کاهش آلودگی هوا پرداخته است؛ اقداماتی که باعث شده این معضل حتی به شهرهای کوچک نیز برسد و ایران را تبدیل به بزرگترین اتاق گاز جهان کند.
درخواست 80 شهروند و فعال محیطزیست: قانون را اجرا کنید
«قانون هوای پاک» یا بهطور رسمی «قانون اصلاح نحوه جلوگیری از آلودگی هوا» در سال 1396 توسط مجلس تصویب و توسط شورای تشخیص مصلحت نظام تأیید شد. این قانون 35مادهای، با هدف تنظیم استانداردهای انتشار آلایندهها توسط صنایع و خودروها، الزام دستگاههای اجرائی به همکاری و ایجاد جریمه برای متخلفان و ترویج حملونقل عمومی و سوخت پاک به تصویب رسید و حالا که نزدیک به هشت سال از تصویب آن میگذرد، اجرای آن مغفول مانده است. در شهریور 1404، 82 فعال و پژوهشگر حوزه محیط زیست نامهای خطاب به سازمانها و وزارتخانههای مختلف نوشتند و بر تمکیننکردن نهادها و دستگاههای مختلف به قانون هوای پاک اشاره و به مرگومیرها و صدمات آلودگی هوا تأکید کردند: «امروز، پس از گذشت سالها از تصویب قانون هوای پاک و وعدههای مکرر مسئولان، واقعیتی تلخ پیشروی شهروندان ماست؛ هوای بسیاری از شهرهای ایران همچنان آلوده، نفسها تنگ و آمار مرگومیرهای خاموش ناشی از آلودگی هوا در حال افزایش است. خانوادههای ایرانی هر روز قربانی این بحران بیصدا میشوند؛ درحالیکه حق مسلم آنان برخورداری از هوایی سالم و قابل تنفس است. سالهاست مردم ایران وعده هوای پاک شنیدهاند، اما همچنان در هوای آلوده نفس میکشند و جان عزیزانشان را در سکوت از دست میدهند. هشت سال از تصویب قانون هوای پاک گذشته و در این سالها، آلودگی هوا بیهیاهو هزاران قربانی گرفته است. این مرگهای خاموش، نتیجه تعلل و ناهماهنگی در اجرای قانون هوای پاک است». در این نامه، شش درخواست مشخص بیان شده است: «بهروزرسانی و انتشار عمومی سیاهههای انتشار آلودگی هوا در کلانشهرها و مراکز صنعتی به صورت شفاف و در دسترس همگان»، «تسریع در نوسازی و گسترش ناوگان حملونقل عمومی شهری و توقف شمارهگذاری خودروها و موتورسیکلتهای آلاینده»، «پایش و الزام صنایع و نیروگاهها به رعایت استانداردها همراه با انتشار عمومی دادهها»، «تقویت ضمانتهای اجرائی قانون هوای پاک و پاسخگویی شفاف دستگاههای متخلف به مردم و مراجع ذیربط و نظارت جامع و دقیق سازمان بازرسی کل کشور بر ترکفعلهای اتفاقافتاده»، «اختصاص بودجه مشخص و پایدار» و «تعامل دولت با مجلس برای بازبینی و اصلاح قانون هوای پاک و تبدیل این قانون به قانونی واقعی و قابل اجرا برای حفاظت از جان مردم». امضاکنندگان از مهر تا حالا این نامه را به وزارت بهداشت، دفتر ریاستجمهوری، ریاست فراکسیون محیط زیست مجلس، ریاست سازمان حفاظت از محیط زیست و ریاست بازرسی کل کشور ارسال کردهاند. در بین تمام این نهادها، فقط روابطعمومی وزارت بهداشت جلسهای با آنها گذاشت که در آن تنها بر اقدامات تبلیغی تأکید شد و تا حالا حتی این کار نیز انجام نشده است. دفتر ریاستجمهوری، نامه را به سازمان محیط زیست ارجاع داده و آن سازمان که به خود ارسالکنندگان نامه پاسخ نداده بود، در جواب دفتر ریاستجمهوری به این پاسخ بسنده کرد که: «تمام اقدامات در حال اجراست». سمیه رفیعی، رئیس کمیسیون محیط زیست مجلس، از درخواستکنندگان تماس با یک شماره نامعلوم را خواست که هیچوقت پاسخ داده نمیشود. سازمان بازرسی کشور نیز در پاسخ به ما اعلام کرد: «نامه به علت احرازنکردن تخلف، بایگانی شد».
قوانین و نهادها ناکارآمد هستند
«باید مسئله آلودگی هوا را یک مسئله کلان دید؛ زیرا این مسئله دیگر مختص کلانشهرها نیست، بلکه شهرها و مناطق کوچکتر نیز درگیر شدهاند». سیاوش آقاخانی، دکترای اکولوژی دارد و استاد سابق دانشگاه است. او پیش از این، مسئول کارگروه حقوقی شبکه ملی محیط زیست و نماینده سازمانهای مردمنهاد در تدوین برنامه ششم توسعه کشور بود. او حالا در شهر اراک از فعالان محیطزیستی در حوزه آلودگی هواست: «آلایندهها به دو دسته تقسیم میشوند؛ آلایندههای ناشی از فعالیت انسانی و آلایندههای ناشی از عوامل ثابت. آلایندههای ناشی از فعالیت انسانی شامل دو نوع میشود؛ آلایندههایی که از خودروها ایجاد میشود و آلایندههای خانگی، تجاری و صنعتی که متأسفانه بهجز صنعت به باقی آنها توجه کافی نمیشود». او میگوید پالایشگاهها و نیروگاهها سهمی زیاد و جدی در ایجاد آلودگی هوا دارند، اما فقط عوامل انسانی نیستند که باید مورد توجه قرار گیرد: «آلودگیهای ناشی از فعالیتهای عمرانی مسئلهای بسیار جدی است. در ایران طرحهای جامع و تفصیلی توسط شهرداریها تنها به صورت سطحی و نمادین متوقف شده و ما نیازمند پروتکلهایی مناسب در حوزه مدیریت شهری هستیم. برای مثال، در خیلی از کشورها ازجمله کشورهای حاشیه خلیج فارس، الزاماتی ازجمله خالیکردن مصالح در شهر برای ساختوساز باید روش مخصوصی داشته باشد یا باید روی مصالح ساختمانی پوشیده شود. در حوزه آلودگیهای ناشی از منابع خانگی نیز در بحث مدیریت انرژی باید پروتکل مشخصی تعریف شود». او میگوید برای کنترل این عوامل، قوانین و نهادهای نظارتی تعریف شده است، اما این نهادها و قوانین کارآمد نیستند: «سازمان نظام مهندسی و مجموعه شهرداریها باید در پایان کار مثلا رعایتشدن یا رعایتنشدن ماده 19 قانون ساختمانها توجه کنند». آقاخانی درباره خودروها که از مهمترین عوامل آلودهکننده هوا مخصوصا در شهرهای اصفهان و تهران هستند نیز توضیح میدهد: «این مسئله سه بخش دارد؛ بخش اول خود خودروها هستند که بسیار غیراستاندارد تولید شدهاند و بنزین زیادی مصرف میکنند، مسئله دوم لوازم مصرفی بیکیفیت هستند، برای مثال لنتها یکی از عوامل سازنده ذرات ریزگردی هستند که در فضای مجازی نیز ویدئویی منتشر شده که با آهنربا جذب میشوند و مسئله سوم بنزین و سوخت بیکیفیت است. ما در کشور داریم سرمایه نفتیمان را بهشدت میسوزانیم و در کنار آن معضلاتی مثل آلودگی هوا نیز ایجاد میکنیم». سیاستهای ترافیکی و معبری نیز در ایران ناکارآمد و قدیمی است: «ما یک پروتکل مشخص در کشور نداریم، بلکه همه شهرها در حال تکرار الگوی واحد و ناکارآمدی از تهران هستند. نمیشود یک بخش از شهر را از یک ساعتی تا ساعت دیگر بست و گفت بعد از آن ساعت میتوانید وارد محدوده شوید یا میتوانید با پرداخت پول وارد شوید. شهرداریها این محدودیت را بهمثابه یک منبع درآمدی میبینند». ریزگردها که در این سالها تبدیل به یکی از تیترهای خبری شدهاند، از عوامل دیگر آلودگی هوا هستند که به گفته این فعال محیط زیست، سیاست شفافی برای کنترل آن وجود ندارد: «آلودگی اکثر شهرهای ما ناشی از آلایندههای 2.5 میکرون و 10 میکرون است که بخش زیادی از آن ناشی از منابع طبیعی و ثابت آلودگی است. در حوزههای کنترل و حمایت از منابع آبی و کانونهای ریزگرد که حیات سرزمینی ما را تهدید میکند، هیچ برنامه جامع و هماهنگی وجود ندارد. ما برنامه بلندمدت و کوتاهمدتی برای کنترل ریزگردها نداریم». در قانون، برای کنترل آلودگی هوا، مطالعات انتشار سیاهی مرجع قرار گرفته، اما این مرجع به شکلی نامناسب و ناکارآمد تعیین شده: «بیشتر صنایع یا بخشهای مدیریت شهری دنبال این هستند که ببینند در فهرست انتشار سیاهه چه سهمی دارند و براساس سهم خود اقدام کنند؛ اما ما با یک آلودگی تجمعی مواجه هستیم، مثلا اگر نیروگاهی در شهر حجم مشخصی آلودگی تولید میکند، در نظر گرفته نمیشود که این آلودگی در کنار دیگر عوامل قرار گرفته و بحران را میسازد. ما بهجای سهمبندی، باید سراغ یک مدیریت آلودگی مشارکتی در سطح یک حوضه آبخیزداری برویم و این روش مدیریت را جایگزین روش فعلی کنیم که در آن دستگاههای مختلف به شکل پراکنده مسئولیتهایی دارند. بهعبارتی باید یک برنامه ملی اقدام تعریف کنیم که مشارکت آحاد مردم را برانگیزد و برنامههای نظارتی کوتاه، متوسط و بلندمدت تعریف کند».
توسعه ضعیف برنامه هفتم توسعه
«آقاخانی» میگوید از دهه 70 کمکم مسئله آلودگی هوا مورد توجه قرار گرفت و در برنامههای توسعه لحاظ شد: «در برنامههای سوم و چهارم توسعه یکسری الزامات در قالب برنامههای موضعی برای هشت کلانشهر تعیین شد. در انتهای دهه 80 و اوایل دهه 90 یک برنامه جامع کاهش آلودگی در هیئت وزیران برای همان هشت کلانشهر تعیین شد». نهایتا در برنامه ششم توسعه بود که یک نگاه مناسب و دقیق به آلودگی هوا صورت گرفت: «در برنامه ششم احکام و الزاماتی دائمی تعیین شد و بحثی برای تأمین اعتبارات لازم نیز شکل گرفت. همینطور دستگاههای اجرائی ملزم به رعایت اصولی در برنامههای خود شدند». اما در برنامه هفتم، دیگر خبری از دقت برنامه ششم در حوزه محیط زیست نیست: «برنامه هفتم توسعه، خیلی ضعیف به مسئله آلودگی هوا پرداخته و این برنامه براساس کلانشهرها نوشته شده است، درحالیکه ما آلودگی را حالا حتی در شهرهای کوچک شمالی نیز میبینیم. برنامه هفتم توسعه سیاستهای حوزه حملونقل، صنایع و مسئله مدیریت آب را دچار خلأ و مسئله قانونی کرده است و در کنار بیبرنامگی دولت فعلی، چالشهایی جدی در حوزه مدیریت شهری و زیستمحیطی ایجاد کرده است».
سیاهه انتشار آلودگی هوا؛ پروژهای پرهزینه و بیبازده
«سیاهه انتشار آلودگی هوا» یک فهرست از منابع، علل و ریشههای انتشار آلودگی هواست که در بسیاری از کشورهای جهان تهیه میشود. در ایران نیز این فهرست در سال 1398 با بودجهای که به گفته برخی فعالان «سازمان حفاظت از محیط زیست» بیش از 12 میلیارد تومان بود، برای هشت کلانشهر تهران، کرج، اصفهان، تبریز، شیراز، اراک، اهواز و قم تهیه و در سال 1400 منتشر شد. در «سیاهه انتشار آلودگی سال 1400» که آخرین سند جامع و اجرائی موجود برای کنترل آلودگی هواست، اهدافی تعیین شد؛ مثلا، برای تهران تا سال 1405 اسقاط یک میلیون خودرو جزء اهداف قرار گرفت که تا حالا حتی نزدیک به نصف این عدد نیز اسقاط نشده، برقسوز و گازسوزشدن تمام ناوگان تاکسی و اتوبوسرانی تصویب شد که تا حالا 9 تا 12درصد از اتوبوسها و کمتر از یک درصد تاکسیها برقی شدهاند؛ همینطور جایگزینی کاتالیست 50 درصد از خودروها برای کاهش انتشار آلاینده نیز جزء مصوبات سیاهه انتشار بود که تنها تا آبان 1403، در نزدیک به دو درصد کل خودروهای تهران تعویض کاتالیست انجام شده است. در اصفهان نیز توقف مازوتسوزی در نیروگاهها تصویب شد که با وجود منتشرنکردن آمار و اطلاعات شفاف، مازوتسوزی در نیروگاههایی مثل نیروگاه شهید منتظری هنوز بهشکل دورهای اتفاق میافتد. در باقی شهرها نیز اقداماتی مثل اسقاط خودروهای فرسوده، ممنوعیت مازوتسوزی و برقیسازی ناوگان حملونقل شهری جزء اهدافی قرار گرفت که تا سال 1405 باید اجرا شده و باعث کاهش آلودگی محیطزیست شوند، اما در این شهرها نیز مانند اصفهان و تهران، اجرای این سیاستها بهشکلی حداقلی و غیرفایدهمند انجام شده است. با اینکه پروژه سیاهه انتشار در سال 1398 با بودجهای نزدیک به یک میلیون دلار انجام گرفت، تصمیمات و سیاستهای تعیینشده در آن، تاکنون نه تنها انجام نشده، بلکه مورد توجه نیز قرار نگرفته است. «سازمان حفاظت از محیط زیست» خبر از انجام دوباره پژوهش برای ایجاد یک «سیاهه انتشار آلودگی هوای جدید» داده است، «شینا انصاری»، رئیس این سازمان، در 11 آبان 1404 گفته: «سیاهه انتشار آلایندهها با اولویت هشت کلانشهر کشور در دستور کار سازمان محیط زیست قرار دارد و بهزودی بهروزرسانی میشود». اما وقتی هنوز مشکلات شناساییشده در سیاهه انتشار سال 1400 حل نشده و حتی میتوان گفت مسائلی که در آن سیاهه انتشار شناسایی شده نیز تاکنون تفاوت معناداری نکرده، انجام دوباره یک پروژه پرهزینه، معنایی جز آب در هاون کوبیدن و ازبینبردن سرمایه ملی نیست.
بازار ![]()