ایران پرسمان - روزنامه سازندگی /متن پیش رو در سازندگی منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
“دیک چِینی” سیاستمدار جنگافروز، عامل حمله آمریکا به عراق، مدافع تئوری محور شرارت و معاون جورج بوش، رئیسجمهور پیشین آمریکا درگذشت. “سازندگی” به زندگی و زمانه او پرداخته است
دیــک چینی، معــاون رئیس جمهوری پیشــین ایالات متحــده و از چهره هــای بانفوذ و جنجالی سیاست معاصر آمریکا در 84 سالگی درگذشت. او که نامش با سیاست های امنیتی دوران پس از یازدهم سپتامبر و آغاز جنگ های افغانستان و عراق گره خورده است، نقشی تعیین کننده در شکل گیری دوره ای از سیاست خارجی تهاجمی آمریکا ایفا کرد که پیامدهای آن همچنان ادامه دارد.
ریچارد بروس ِچینی در 30ژانویه 1941در شهر لینکلن ایالت نبراسکا متولد شد و در شــهر کوچک و کوهستانی َکَسپِر ایالت وایومینگ بزرگ شد. دوران جوانی او با بی نظمی و بی انضباطی همراه بود. با وجود کسب بورس تحصیلی از دانشگاه ییل، نتوانست با فضای دانشگاهی سازگار شود و ســرانجام از آن اخراج شد. پس از بازگشت به زادگاهش مدتی در خطوط انتقال برق کار کرد و حتی دو بار به دلیل رانندگی در حالت مستی بازداشت شد. نقطه عطف زندگی او زمانی رقم خورد که لین وینسنت، عشق دوران دبیرستانش، از او خواست تا مسیر زندگی اش را تغییر دهد. چینی بعدها گفت همان زمان تصمیم گرفت از نو شروع کند و از زندگی اش چیزی بسازد. او پس از بازگشت به دانشگاه، مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم سیاسی خود را از دانشگاه وایومینگ گرفت و در سال 1964با لین ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو دختر به نام های لیز و مری و هفت نوه بود. چینی از همان سال های نخست فعالیتش در واشنگتن به سرعت پله های قدرت را طی کرد.
او کار خود را در دولت ریچارد نیکســون آغاز کرد و توانســت به عنوان یکی از اعضای حلقه نزدیک کاخ ســفید شناخته شود. در دولت جرالد فورد، ابتدا معاون رئیس دفتر کاخ ســفید بود سپس در سال 1975پس از انتصاب دونالد رامسفلد به وزارت دفاع، جای او را به عنوان رئیس دفتر گرفت. این آغاز رابطه ای سیاسی و شخصی بود که دههها بعد دوباره در دولت جورج دبلیو بوش احیا شد. دیک چینــی، معاون رئیسجمهوری پیشــین ایالات متحده و از چهرههــای بانفوذ و جنجالی سیاســت معاصــر آمریکا در 84 سالگی درگذشــت. او که نامش با سیاستهای امنیتی دوران پس از یازدهم ســپتامبر و آغاز جنگهای افغانستان و عراق گره خورده است، نقشی تعیین کننده در شکلگیری دورهای از سیاست خارجی تهاجمی آمریکا ایفا کرد که پیامدهای آن همچنان ادامه دارد. ریچارد بروس چینی در 30ژانویه 1941در شــهر لینکلن ایالت نبراسکا متولد شــد و در شهر کوچک و کوهستانی َکسپر در ایالت وایومینگ بزرگ شــد. دوران جوانی او بــا بینظمی و بیانضباطی همراه بود. با وجود کسب بورس تحصیلی از دانشگاه ییل، نتوانست با فضای دانشــگاهی سازگار شود و سرانجام از آن اخراج شد. پس از بازگشــت به زادگاهش، مدتی در خطوط انتقــال برق کار کرد و حتی دو بار به دلیل رانندگی در حالت مســتی بازداشت شد. نقطه عطف زندگی او زمانی رقم خورد که لین وینســنت، عشــق دوران دبیرســتانش، از او خواست تا مسیر زندگیاش را تغییر دهد. چینی بعدها گفت همان زمان تصمیم گرفت از نو شروع کند و از زندگیاش چیزی بســازد. او پس از بازگشت به دانشگاه، مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد علوم سیاسی خود را از دانشگاه وایومینگ گرفتو در ســال 1964با لین ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو دختر به نامهای لیز و مری و هفت نوه بود.
بازار ![]()
چینی از همان سالهای نخست فعالیتش در واشنگتن به سرعت پلههای قدرت را طی کرد. او کار خود را در دولت ریچارد نیکسون آغاز کرد و توانســت به عنوان یکی از اعضــای حلقه نزدیک کاخ سفید شناخته شــود. در دولت جرالد فورد، ابتدا معاون رئیس دفتر کاخ سفید بود سپس در سال 1975پس از انتصاب دونالد رامسفلد به وزارت دفــاع، جای او را بهعنوان رئیس دفتــر گرفت. این آغاز رابطهای سیاسی و شخصی بود که دههها بعد دوباره در دولت جورج دبلیو بوش احیا شد.
در ســالهای پایانی دهه 1970چینی تصمیم گرفت مسیر خود را بــه عرصــه قانونگذاری بکشــاند. او در ســال 1978به عنوان نماینــده ایالت وایومینگ به مجلس نماینــدگان راه یافت و 6دوره متوالی در این ســمت ماند. در این مدت، یکی از محافظهکارترین چهرههای جمهوریخواه در کنگره شناخته می شد. در سال 1989 رئیس جمهور وقت، جورج اچ. دبلیو. بوش، او را به عنوان وزیر دفاع برگزید. انتصاب او با رأی قاطع ســنا تأیید شــد و چینی به سرعت توانایی خــود را در مدیریت نظامی نشــان داد. او نقش مؤثری در عملیات نظامی آمریکا در پاناما در ســال 1989همچنین در جنگ خلیج فارس در سال 1991برای بیرون راندن نیروهای صدام حسین از کویت داشــت. همین تجربه نظامی و مدیریتــی، اعتبار او را در محافل جمهوری خواه تثبیت کرد.
پس از پایان دوره وزارت دفاع، چینی مدتی به فعالیت در بخش خصوصی پرداخت و مدیرعامل شــرکت بزرگ نفتی «هالیبرتون» در تگزاس شــد. هنگامی که جورج دبلیو بوش تصمیم گرفت برای ریاست جمهوری نامزد شــود از چینی خواست تا او را در انتخاب معاون یاری دهد. اما پس از بررسیهای متعدد، بوش تصمیم گرفت خود چینی را برای این ســمت برگزیند. چینی که تجربه ای طولانی در سیاســت، امنیت ملی و مدیریت داشت در کنار رئیسجمهوری تازه کار قــرار گرفت که در عرصه سیاســت خارجی کم تجربه بود. همین ترکیب در آغاز قرن بیست ویکم به سرعت سیاست آمریکا را به سمت تمرکزگرایی و اقدامهای پیش دستانه سوق داد. حوادث یازدهم ســپتامبر 2001 نقطه عطفی در کارنامه سیاسی چینی بود. او که در آن زمان در کاخ سفید حضور داشت بلافاصله وارد حالت بحران شــد و نقشــی کلیــدی در تصمیمهای امنیتی آمریکا ایفا کرد. با وقوع این حملات، او به یکی از مدافعان اصلی سیاست «جنگ علیه ترور» بدل شد و از گسترش قدرت نظامی و اطلاعاتی ایالات متحده در سراسر خاورمیانه حمایت کرد. چینی از آغازگر جنگ افغانستان برای سرنگونی طالبان پشتیبانی کرد و اندکــی بعد از حمله به عراق و برکناری صدام حســین دفاع کرد. اظهارات قاطع او درباره وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق و ارتباط احتمالی میان رژیم بغداد و القاعده، نقشــی تعیین کننده در جلب حمایت عمومی و سیاسی برای جنگ 2003 داشت؛ اما بعدها روشن شد که این ادعاها بر پایه اطلاعات نادرست بنا شده بودند. گزارشهای رسمی پس از جنگ نشان دادند که دولت بوش و شــخص چینی در بیان اطلاعات اطلاعاتی دچار بزرگنمایی و گاه تحریف شده بودند. او همچنین همواره مواضعی سختگیرانه و بی اعتماد نسبت به ایران اتخاذ کرده و ایران را تهدیدی وجودی برای امنیت ملی آمریکا و متحدانش، به ویژه اسرائیل، می دانست.
از ابتدای دهه 2000 چینی برنامه هســتهای ایران را تلاشی برای دســتیابی به سلاح هستهای تلقی می کرد و بارها هشدار داده بود که «نباید اجازه داد ایران به سلاح هســتهای دست پیدا کند.» او تأکید داشــت که اگر دیپلماسی ناکام بماند، «همه گزینهها از جمله اقدام نظامی باید روی میز باشد.»
در دوران معاونت او، کاخ ســفید سیاســتهای خصمانه را در قالب تحریمهای شــدید مالــی، تهدیدهای نظامی و اقدامات مخفیانــه علیه ایران دنبال کرد. چینی از جملــه مقامهایی بود که از احتمال حمله پیش دســتانه به تأسیسات هستهای ایران حمایت می کرد و حتی در مقاطعی از اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران دفاع کرد. تحت هدایت او دولت بوش پروژههای مخفی سایبری و خرابکاری را علیه برنامه هستهای ایران آغاز کرد. گزارشها حاکی از آن است که چینی در رایزنیها اولیه برای طراحی ویروس استاکسنت، که با هدف اختلال در تاسیسات هستهای ایران توسعه یافت، نقش داشت.
اگرچه چینــی از تحریمهای مالی علیه ایران حمایت می کرد اما آنها را ناکافی می دانست و بر ضرورت ترکیب این فشارها با آمادگی نظامی تأکید داشــت. او معتقد بود که مقابله مؤثر با ایران مستلزم مجموعهای از اقدامات هماهنگ شــامل فشار اقتصادی، انزوای دیپلماتیک و تهدید نظامی است نه اتکای صرف به مذاکره. پس از پایان دوران معاونت، چینی همچنان از منتقدان سرسخت توافق هســتهای ســال ( 2015برجام) باقی مانــد. او این توافق را «اشتباهی تاریخی» می دانست که به باورش نه تنها مانع فعالیتهای هستهای ایران نمی شود بلکه منابع مالی تازهای در اختیار تهران برای گسترش نفوذ منطقهای قرار می دهد. چینی بارها نســبت به نفوذ منطقهای ایران در کشورهایی چون عراق، لبنان، سوریه و یمن هشدار داده و جمهوری اسلامی را عامل اصلی بیثباتی در خاورمیانه معرفی کرده است. در مجموع، او طی بیش از دو دهه، نماد سیاست «بازدارندگی تهاجمی» علیه ایران بوده و نقش مهمی در شکلگیری رویکرد سختگیرانه واشنگتن نسبت به تهران، به ویژه پس از حملات 11سپتامبر، ایفا کرده است. چینی پس از خــروج از قدرت در عرصه عمومی فعال ماند. او دو کتاب خاطرات منتشر کرد؛ یکی درباره زندگی سیاسی و دیگری دربــاره بیماریهای قلبــیاش. همچنین در ســال 2015 همراه با دختــرش لیز، کتابی با عنوان Exceptional منتشــر کرد و در آن بر لزوم حفظ جایگاه جهانی آمریکا تأکید کرد. در مصاحبههایش بارها از سیاستهای باراک اوباما انتقاد کرد و معتقد بود، عقب نشینی از مواضع جهانی، قدرت بازدارندگی آمریکا را تضعیف می کند. در ســالهای بعد، چینی بار دیگر به کانون توجه بازگشت، این بــار به دلیل مواضع تندش علیه دونالد ترامپ. او که در گذشــته از طرفداران قدرت گســترده رئیس جمهوری بــود، در برابر رفتارهای ترامــپ ازجمله عــدم پذیرش نتیجــه انتخابــات 2020 و حمله به ســاختمان کنگــره، موضعــی صریح گرفــت و او را «بــزدل» و «بزرگ ترین تهدید برای جمهوری آمریکا در طول تاریخ» خواند. در انتخابات ریاســتجمهوری 2024چینی با اقدامی بیسابقه از کامــالا هریس، نامزد دموکرات، حمایت کرد و گفت این تصمیم را از سر «وظیفه برای دفاع از قانون اساسی و کشور» گرفته است. همین اقدام، شــکاف او بــا جناح جدید حــزب جمهوریخواه را عمیقتر کرد اما در عین حال از او چهرهای ساخت که حتی مخالفان سیاسی قدیمیاش به استقلال فکریاش احترام گذاشتند.دیک چینی برای برخی، نماد اقتدار و امنیت و برای برخی دیگر تجسم سیاســتهای تهاجمی و تصمیمات پرهزینه بود. با مرگ او یکی از تأثیرگذارتریــن و بحث برانگیزترین چهرههای تاریخ معاصر آمریکا از صحنه سیاست کنار رفت؛ مردی که زندگیاش، بازتابی از فراز و فرود قدرت در ایالات متحده بود و نامش، چه در ســتایش و چه در انتقاد، تا سالها در روایت تاریخ این کشور باقی خواهد ماند.