پنجشنبه ۶ آذر ۱۴۰۴
اقتصاد روز

کیهان: عملکرد درخشان دولت رئیسی موجب شرمندگی شماست آقای جهانگیری!

کیهان: عملکرد درخشان دولت رئیسی موجب شرمندگی شماست آقای جهانگیری!
ایران پرسمان - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست روزنامه هم‌میهن به جای مواخذه معاون اول دولت روحانی برای پاسخگو کردن وی، به ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روزنامه هم‌میهن به جای مواخذه معاون اول دولت روحانی برای پاسخگو کردن وی، به ادعای وی استناد کرد.
بازار
این روزنامه در یادداشتی با عنوان داوری ترسناک جهانگیری نوشت: «اسحاق جهانگیری سیاست‌ورز باسابقه ایرانی را می‌توان در ته‌خطی از اصلاح‌طلب‌ها فرض کرد که در همسایگی جناح سیاسی اعتدالگرایان قرار دارد. جهانگیری در 4 سال نخست ریاست‌ حسن روحانی در مقام معاون اول، چهره‌ای تازه از این منصب ارائه کرد. او با اختیاراتی که از سوی رئیس دولت به او تفویض شده بود در اداره دولت یازدهم نقش قابل اعتنایی داشت. این سیاستمدار باسابقه‌، در دولت چهاردهم همچنان در حاشیه قرار دارد. وی در این مدت اما توانست رخدادهایی که در 8 سال معاونت اولی در سپهر سیاست جمهوری اسلامی رخ داده بود را در کتاب بازگو کند. هفته گذشته بود که در مراسمی نسبتاً مهم از این کتاب رونمایی شد. اسحاق جهانگیری که در سخنان خود همیشه با احتیاط برخی مسائل نهان را بر زبان می‌آورد، در مراسم رونمایی از کتاب خود نکاتی را گفت که اهمیت دارد.
یکی از مهم‌ترین نکاتی که بسیار هم ترسناک است و در داوری جهانگیری بر زبان آمد این بود که: «شرایط مردم دشوار است. نمی‌توانیم در قفسی جدا از مردم زندگی کنیم. این شرایط دشوار با شرایط نه جنگ و نه صلح دشوارتر شد. هیچ‌کس نمی‌داند برای آینده چه باید بکند. اسنپ‌بک و برگشت تحریم‌ها شرایط را پیچیده‌تر کرده است. ناترازی‌های جدی در بخش‌های مختلف وجود دارد و کشور نیازمند اصلاحات اقتصادی است که نمی‌توان آن را عقب انداخت.»
بخش ترسناک سخنان جهانگیری این است که «هیچ‌کس نمی‌داند برای آینده چه باید بکند.» اگر سیاستمداری در اندازه اسحاق جهانگیری که بیشتر وقت‌ها با احتیاط سخن می‌گوید در یک نشست که در کانون توجه بوده است، می‌گوید «هیچ‌کس نمی‌داند برای آینده چه باید بکند» باید بدانیم که روزگار ایران از آنچه تصور می‌کنیم مبهم‌تر است. در شرایط حاضر و در حالی که نرخ تورم فزاینده‌تر از سال‌های پیش به سوی بالاتر از 50 درصد می‌رود و در وضعیتی که رشد اقتصادی برای امسال دوباره منفی می‌‌شود و در روزهایی که تراز تجاری کشور بدون استفاده از درآمد نفت هر سال بیشتر می‌‌شود و اگر درآمد نفت با آسیب روبه‌رو شود تامین غذای ایرانیان سخت و سخت‌تر خواهد شد، باید عبارت برزبان آمده از سوی جهانگیری را در کانون توجه قرار دهیم».
باید به یاد هم‌میهن و شاهدش(!) یادآوری کرد که همین آقای جهانگیری و دولت روحانی در اولین جلسه پس از انتخاب آیت‌الله رئیسی به ریاست‌جمهوری، گزارش داده بودند که خزانه خالی است و قادر نیستند حقوق سر ماه کارمندان دولت را بدهند. اسحاق جهانگیری در همان جلسه گفته بود «آقای رئیسی در شرایطی مسئولیت اداره دولت را بر‌عهده گرفته‌ که فشار آمریکایی‌ها و مسائل منطقه، بسیار سخت شده است. این شرایط کرونا، این شرایط خشکسالی؛ منابع کشور هم که ته کشیده است». وزیران نیرو و جهاد کشاورزی هم، گزارش‌هایی درباره ناترازی‌های برق و نبود بودجه ارزی 3/2 میلیارد دلاری برای واردات گندم و روغن ارائه کرده بودند.
این همان مقطعی است که ویروس کرونا قتل‌عام‌های چندصدنفره انجام می‌داد اما کسانی مانند روحانی و ربیعی ادعا می‌کردند واکسن، سوهان قم نیست و تا مشکل برجام و FATF حل نشود، نمی‌توان واکسن وارد کرد. همچنین وزیر نفت و رئیس سازمان برنامه‌ها می‌گفتند که در اثر تحریم‌های شدید قادر به صادرات نفت نیستند.
اما با روی کار آمدن دولت شهید رئیسی و اراده و اهتمام و برنامه‌ریزی انجام شده، صادرات نفت از 500هزار بشکه به یک‌میلیون و پانصدهزار بشکه افزایش یافت، واردات واکسن در تیراژ بیش از یکصدمیلیون دُز انجام گرفت و واکسیناسیون موفقیت‌آمیز برای مهار کرونا انجام گرفت، نزدیک به پانصدهزار میلیارد تومان بدهی و تعهدات سررسیدشده پرداخت شد، واردات هشت‌میلیون تنی گندم متوقف شد و خودکفایی در تولید گندم با سقف تولید 13میلیون تن احیا گردید، هشت‌هزار کارخانه تعطیل و نیمه‌تعطیل به چرخه تولید بازگشتند و رشد اقتصادی منفی شده، مجدداً به ارقام سه و پنج‌درصد بازگشت. همچنین در این مقطع کوتاه کمتر از سه سال، نرخ تورم 45درصد تا 33درصد کاهش یافت.
بنابراین تاریک‌بینی و تاریک‌اندیشی امثال آقای جهانگیری به عملکرد مستاصل خود آنها برمی‌گردد که در اثر اعتماد مطلق به آمریکا و اروپای خبیث و سوزاندن فرصت‌ها در همین روند فشلی و معطلی برمی‌گردد وگرنه دولت شهید رئیسی در عمل نشان داد که بسیاری از مشکلات راه‌حل دارد.
همچنین باید سخنان ولی‌الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی در دولت حسن روحانی در مورد نحوه تصمیم‌گیری درباره فروش سکه‌های طلا را یاد‌آوری کرد که اخیراً گفت: در جلسه‌ای، آقای روحانی دستور دادند که سکه‌ها بدون هیچ محدودیتی عرضه و فروخته شوند. وقتی از ایشان پرسیدم که دو سال بعد چه کنیم؟ ذخایر طلا در دو سال آینده تمام می‌شود، پاسخ داد: «من با دو سال دیگر چه کار دارم؟ چقدر از دوره‌ام باقی مانده؟ أَنَا رَبُّ اَلْإِبِلِ. من مسئول دوره خودم هستم.»
در این دوره، 30میلیارد دلار به قیمت 4200 تومان (موسوم به دلار جهانگیری!) و 60 تن طلا حراج شد که عمدتاً به کام رانت‌خوران رفت و کشور را از خزانه ارزی و طلا تهی کرد.
اما در دوره یک‌ونیم ساله اخیر نیز متاسفانه احیای برخی انگاره‌های متوهمانه و ابطال‌شده در زمینه توافق با آمریکا موجب از دست رفتن فرصت‌های مدیریت درون‌زا شده و چاره کار کنار گذاشتن عینک اعتماد به آمریکا و غرب است که موجب کوررنگی سیاسی و سرخوردگی شدید می‌شود.
به تعبیر مولوی: «پیش چشمت داشتی شیشهٔ کبود- زان سبب عالم کبودت می‌نمود/ گر نه کوری، این کبودی دان ز خویش- خویش را بد گو، مگو کس را تو بیش».


نظرات شما