پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۴۰۴
سیاست روز

زلزله افغانستان؛ هزاران جسد زیر آوار چوب و گِل

زلزله افغانستان؛ هزاران جسد زیر آوار چوب و گِل
ایران پرسمان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست زنان در مناطق زلزله‌زده اختیاری برای خروج از خانه ندارند و همین باعث شده ...
  بزرگنمايي:

ایران پرسمان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
زنان در مناطق زلزله‌زده اختیاری برای خروج از خانه ندارند و همین باعث شده بیشترین قربانیان، زنان و کودکان باشند.
 الهه محمدی| بخشی از افغانستان دوباره در دل شب با زلزله‌ای مرگبار بیدار شد؛ زمین لرزید و هزاران خانواده را میان ترس و سوگواری تنها گذاشت. زلزله‌ای که حالا هزاران کشته و زخمی روی دست مردم گذاشته و بیشترین خسارات را به ولایت‌های «ننگرهار» غربی و «کنر» زده؛ آنطور که «نعمت‌الله کریاب» نماینده ولایت «کنر» در مجلس نمایندگان افغانستان به «هم‌میهن» می‌گوید، شمار جان‌باختگان این زمین‌‌لرزه از هزارنفر گذشته، بیش از سه‌هزار و 500 نفر زخمی شده‌اند و احتمالاً قربانیان این حادثه بیشتر از این تعداد خواهند بود.
نماینده‌ای که خودش حالا در مناطق زلزله‌زده حضور دارد، حین مصاحبه بارها می‌گوید، از دیروز آنقدر جسد دفن کرده و در مراسم خاکسپاری شرکت کرده که نای حرف‌زدن ندارد. «کریاب» می‌گوید که بسیاری از خانه‌ها فرو ریخته، مردم، نهادهای حقوق بشری و مسئولان نیروهای امدادی در میان آوار به‌دنبال بازماندگان هستند و مجروحان از مناطق دورافتاده با برانکارد، هلیکوپترها و آمبولانس‌های شخصی و دولتی، به شفاخانه‌ها منتقل می‌شوند.
به‌گفته او، هنوز معلوم نیست روستاهای ولسوالی‌های «چوکی» و «نرگل» در ولایت کنر که به‌طور کامل تخریب شده‌اند، چقدر تلفات دارند؛ ولسوالی‌هایی با خانه‌هایی ساخته‌شده از گل و چوب که حالا فرو ریخته‌اند و ساکنانش زیر آوار مانده‌اند: «مردم درحال تلاش‌اند که در مناطق صعب‌العبور بتوانند کمک‌ها را به مردم برسانند. کمک‌ها از ایران و دیگر کشورها هم در حال رسیدن است.» 
بااین‌حال محدودیت‌های فرهنگی و قوانین زن‌ستیزانه طالبان، آسیب‌پذیری زنان را بیش‌ازپیش افزایش داده است؛ ولایت «کنر» اما بسیار محافظه‌کار است و به‌دلایل فرهنگی، احتمال دارد درمان زنان با تأخیر انجام شود. با محدودیت‌های اعمال‌شده از سوی طالبان، زنان دسترسی کمتری به خدمات حیاتی دارند و این موضوع آن‌ها را در شرایط پس از زلزله آسیب‌پذیرتر کرده است.
مثل همان محدودیت‌ها و شرایطی که در زلزله سال 1402 در هرات وضعیت زنان را بسیار بغرنج کرد. فعالان حقوق زنان افغانستانی به «هم‌میهن» می‌گویند در بسیاری از مناطق کشور، زنان اجازه ندارند از خانه خارج شوند و همین محدودیت‌ها باعث‌شده است که بیشترین قربانیان زمین‌لرزه، زنان و کودکان باشند. به‌گفته این فعالان، از زمان وقوع زلزله، هیچ نیروی امدادگر زنی در مناطق آسیب‌دیده حضور نداشته است.
زنان هنگام وقوع زمین‌لرزه در خانه‌های خود بودند؛ خانه‌هایی که از گل ساخته شده، فاقد ایمنی کافی‌اند و به‌سرعت فرو می‌ریزند و همین موضوع باعث گرفتارشدن آن‌ها زیر آوار شده است. محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی هم مانع از آن می‌‌شود که زنان بتوانند بدون همراهی یک‌مرد از خانه خارج شوند یا به مراکز درمانی دسترسی پیدا کنند. قوانین زن‌ستیزانه طالبان و هنجارهای مردسالارانه در جامعه، زنان را ملزم به همراهی یک محرم هنگام خروج از خانه می‌کند.
علاوه بر این، نبود دسترسی به امکانات بهداشتی ازجمله سرویس‌های بهداشتی و نوار بهداشتی در دوران پریود، مشکلات جدی جسمی و روانی برای زنان ایجاد کرده است. در بحران‌های قبلی هم زنان اغلب به این امکانات اولیه دسترسی نداشتند و فقدان آن‌ها باعث ناراحتی، شرمندگی و افزایش خطر ابتلا به بیماری‌های عفونی و مشکلات جسمی برای زنان آسیب‌دیده شده بود؛ مصائبی که به‌نظر می‌رسد این‌بار دامن‌گیر زنان مناطق آسیب‌دیده از زلزله چندروز پیش شود.
روایت بازماندگان
عصر یکشنبه گذشته، ساکنان مناطق غرب ولایت «جلال‌آباد» شاهد فروریختن خانه‌هایشان در دل شب بودند. یکی از بازماندگان به‌نام صدیق‌الله به «آسوشیتدپرس» گفت: «نیمه زیر آوار مانده بودم و نمی‌توانستم بیرون بیایم.» او با صدای مهیبی از خواب پریده و خانواده‌اش را که در خواب بودند، جمع کرده و بیرون آورده است. اما او فقط توانست سه فرزندش را نجات دهد و پیش از آنکه باقی خانواده را بیرون بکشد، سقف بر سرش فرو ریخت: «همسر و دو پسرم مرده‌اند و پدرم، زخمی است و همراه من در بیمارستان بستری است. ما سه تا چهار ساعت زیر آوار گیر کرده بودیم تا اینکه مردم از مناطق دیگر آمدند و ما را بیرون کشیدند.»
«یوگیتا لیما‌ی»، خبرنگار بی‌بی‌سی و مستقر در جلال‌آباد افغانستان، نوشته مجروحان به تنها بیمارستان بزرگ شهر منتقل می‌شوند؛ بیمارستانی که حتی پیش از وقوع این فاجعه هم به‌شدت تحت‌فشار بود. او که سال گذشته به این بیمارستان رفته، نوشته است که در آن‌زمان هم این بیمارستان کاملاً فرسوده و پر از بیماران بوده و روزانه بیش از هزارنفر را درمان می‌کرده، اما حالا شرایط آن به هرج‌ومرج کشیده شده است.
او با «میرزمان» دیدار کرده که پسر سه‌ساله‌اش، «نصیب‌الله» را به بیمارستان آورده بود. خواهر دوقلوی نصیب‌الله و برادر کوچکترش در زلزله جان باختند. میرزمان می‌گوید، خودش جنازه فرزندانش را از زیر آوار بیرون کشیده است: «هوا تاریک بود. هیچ نوری نبود. فردی چراغی به من داد و من با بیل و کلنگ شروع به کندن کردم. هیچ‌کس نبود کمک کند، چون همه آسیب دیده بودند. خیلی‌ها در روستای من مرده‌اند. بعضی هنوز زیر آوارند. خانواده‌های زیادی کامل از بین رفته‌اند.»
این خبرنگار، کودک دوساله‌ونیمه‌ای به‌نام «میوند» را دیده که دچار آسیب‌های جدی به سر و خونریزی شده است. عموی او، «خواط گل» می‌گوید، پیش از رسیدن به این بیمارستان از چندین درمانگاه دیگر بازگردانده شده بود: «می‌توانید وضعیت‌اش را ببینید. بسیار غم‌انگیز است. زلزله، مرگبار بود. می‌خواهم دکترها او را درمان کنند و نجات‌اش دهند.»
گاردین هم در گزارشی به‌نقل از یکی از بازماندگان این زلزله نوشته: «اینجا مزاردره در ولسوالی نرگل است. کل روستا ویران شده. کودکان و سالمندان زیر آوار مانده‌اند. ما به کمک فوری نیاز داریم.» بازمانده دیگری گفته: «ما به آمبولانس، دکتر و به همه‌چیز نیاز داریم تا زخمی‌ها را نجات دهیم و اجساد را بیرون بیاوریم.» در ولایت «کنر»، اجساد قربانیان ازجمله کودکان، در کفن‌های سفید پیچیده شدند و پس از نماز میت، به خاک سپرده شدند، درحالی‌که بالگردها مجروحان را به بیمارستان‌ها منتقل می‌کردند.
با تمام این روایت‌ها، خروج گسترده خبرنگاران بین‌المللی از افغانستان پس از بازگشت دوباره طالبان به حکمران، مانع اطلاع‌رسانی دقیق شده است.
نیاز فوری به کمک‌های بین‌المللی
افغانستان که یکی از فقیرترین کشورهای جهان است، پس از روی‌کار آمدن طالبان، با فروپاشی اقتصادی مواجه شد، چهار سال پیاپی خشکسالی داشته، با بازگشت بیش از 2/3 میلیون مهاجر از ایران و پاکستان روبه‌روست و بنا بر گزارش «کمیته نجات بین‌المللی»، بیش از 23 میلیون‌نفر در این کشور به کمک‌های بشردوستانه نیازمندند.
این همان وضعیتی است که سازمان ملل به‌تازگی به آن گفته؛ «بحران بی‌سابقه گرسنگی». حالا زلزله‌های مکرر در این سرزمین هم مزید بر علت شده؛ از زمان زمین‌لرزه اصلی در یکشنبه گذشته تاکنون، دست‌کم پنج پس‌لرزه با قدرت 4/5 تا 5/2 ریشتر در منطقه ثبت شده است. پس‌لرزه‌ها می‌توانند چندین‌روز ادامه یابند و گاه از زمین‌لرزه اصلی هم مخرب‌تر باشند. افغانستان به‌دلیل قرار گرفتن روی چندین گسل که محل تلاقی صفحه‌های تکتونیکی هند و اوراسیاست، به‌شدت در برابر زمین‌لرزه آسیب‌پذیر است. زمین‌های کوهستانی شرق کشور هم مستعد رانش زمین‌اند و عملیات امداد را دشوارتر می‌کنند.
آنطور که هفته پیش شبکه هشدار زودهنگام قحطی ـ که توسط آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا ایجاد شده ـ گزارش داده، کاهش تولید محصولات کشاورزی در فصل‌های اول و دوم و کاهش درآمد دامداری، توانایی مردم برای ذخیره غذا برای زمستان را محدود کرده است. حالا زلزله، ولایت صعب‌العبور افغانستان را ویران کرده و مردم بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند کمک‌اند؛ اما آمریکا که تا سال گذشته تقریباً نیمی از کمک‌های بشردوستانه افغانستان را تأمین می‌کرد براساس دستور دونالد ترامپ حدود 1/7 میلیارد دلار از این کمک‌ها را لغو کرده است. دولت او همچنین از بازگرداندن کمک‌های اضطراری غذایی به افغانستان خودداری کرده است.
«آنتونیو گوترش»، دبیرکل سازمان ملل اما اعلام کرده که تیمی از این نهاد در افغانستان مستقر شده است. چندین نهاد سازمان ملل ازجمله یونیسف، سازمان جهانی بهداشت، دفتر هماهنگی امور بشردوستانه و سازمان بین‌المللی مهاجرت هم اعلام کردند که کمک‌های اضطراری ارائه می‌دهند. روز دوشنبه، بریتانیا از تخصیص کمک‌های اضطراری برای آسیب‌دیدگان خبر داد و تأکید کرد که این کمک‌ها مستقیماً به دولت طالبان داده نمی‌شود، بلکه از طریق شرکای بین‌المللی منتقل خواهد شد.
سخنگوی وزارت‌خارجه چین هم اعلام کرد، پکن آماده است تا «براساس نیاز افغانستان و در حد توان خود»، کمک‌های امدادی ارائه کند. «سوبرامانیام جایشانکار»، وزیر خارجه هند، هم گفته که دهلی‌نو هزار چادر خانوادگی به کابل ارسال کرده و 15 تُن مواد غذایی به کنر فرستاده است و کمک‌های بیشتری از روز سه‌شنبه راهی افغانستان خواهد شد.
وزارت امورخارجه آمریکا هم در بیانیه‌ای در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق)، مراتب تسلیت خود را برای قربانیان اعلام کرد، اما در پاسخ به این پرسش که آیا واشینگتن کمکی ارائه خواهد داد یا نه، پاسخی نداد.
زنان قربانیان اصلی زلزله
در مهرماه سال 1402، زلزله‌ای شدید هرات افغانستان را لرزاند. مقام‌های سازمان ملل همان زمان گزارش دادند که بیش از 90 درصد قربانیان زمین‌لرزه 6/3 ریشتری، زنان و کودکان بوده‌اند. «جایمه نادال»، نماینده صندوق جمعیت سازمان ملل در افغانستان، بُعد جنسیتی فاجعه را پررنگ کرده و گفته بود اگر این زلزله شب رخ داده بود، تفاوت جنسیتی در تلفات دیده نمی‌شد. در آن زمان، مردان در مزرعه، بسیاری برای کار به ایران مهاجرت و زنان در خانه مشغول کارهای روزمره و مراقبت از کودکان بودند و زیر آوار گیر افتادند: «در اینجا بُعد جنسیتی کاملاً آشکار است.»
سازمان ملل همان زمان هشدار داد که زنان به‌دلیل محدودیت‌های طالبان در رفت‌وآمد و حقوق اجتماعی، همچنین محدودیت بر کار زنان امدادگر، ممکن است از دریافت اطلاعات و کمک‌های ضروری برای آمادگی در برابر زلزله محروم شوند. در آن دوران، دسترسی به خدمات بهداشتی یکی از بزرگ‌ترین مشکلات زنان بود. بسیاری از زنان ساعت‌ها در صف می‌ایستادند و مسیرهای دسترسی به دستشویی، به‌ویژه در ساعات شب برایشان بسیار ناامن بود.
بخش زنان سازمان ملل در گزارشی تاکید کرده بود که هنجارهای فرهنگی و محدودیت‌های اجتماعی مانع از آن می‌شود که زنان بتوانند در چادرها با همسایگان یا دیگر خانواده‌ها شریک شوند. همچنین بسیاری از زنان بدون داشتن خویشاوند مرد که بتواند به‌نام آنها کمک دریافت کند، امکان دسترسی به کمک‌های بشردوستانه را ندارند. همچنین کمبود کارمندان زن در مراکز توزیع کمک‌ها نیز این وضعیت را دشوارتر کرده است.
زنان آسیب‌دیده از زلزله همان زمان به سازمان ملل گفته‌ بودند که بدون داشتن تذکره یا کارت هویت مرد خانواده، نمی‌توانند به کمک‌ها دسترسی پیدا کنند. آن‌ها همچنین گفته بودند، برای استفاده از خدمات و دریافت کمک‌ها نیاز به لباس‌هایی مانند حجاب اسلامی دارند تا بتوانند به‌صورت مناسب و امن از کمک‌ها بهره‌مند شوند.
ما اکنون پزشکان زن و گروه‌های عملیاتی ویژه برای رسیدگی به نیازهای آنان نداریم. «هدی خموش»، فعال زنان افغانستانی، درباره محدودیت‌های وضع‌شده از سوی طالبان و وضعیت زنان افغان هنگام وقوع بلایای طبیعی مثل زلزله به «هم‌میهن» می‌گوید، بیشترین قربانیان فجایع طبیعی و بحران‌های اخیر، زنانند: «باتوجه به ممنوعیت‌هایی که طالبان بر زنان اعمال کرده‌اند، امروز زنان قربانیان اصلی‌اند. این مسئله، در شرایط بحرانی مانند زلزله، تلفات زنان را چند برابر کرده است.»
خموش تأکید می‌کند که نبود محرم برای زنان در افغانستان امروز می‌تواند به‌معنای محرومیت کامل از کمک یا حتی مرگ باشد: «طالبان زنان را وادار کرده‌اند که بدون همراهی یک‌مرد هیچ دسترسی به امکانات نداشته باشند. اگر زنی تنها باشد، عملاً محکوم به محرومیت یا هلاکت است. این وضعیت به‌ویژه برای مادرانی که همسران‌شان را از دست داده‌اند، فاجعه‌بارتر است.» او می‌گوید، این سیاست‌ها نه‌‌تنها جان زنان را در لحظه بحران تهدید می‌کند، بلکه برای آینده‌ای طولانی‌تر به‌معنای حذف کامل آنان از حق زندگی و بقا خواهد بود.
به گفته او، نهادهای امدادرسان تلاش می‌کنند در زمان بحران کمک‌ها را به مردم برسانند، اما طالبان اغلب مانع می‌شوند: «حتی کمک‌های جمع‌آوری‌شده برای مردم و بازسازی، درنهایت به جیب طالبان می‌رود و هیچ خبری از بازسازی یا رسیدن کمک به مردم نمی‌شود.» او وضعیت کنونی را نتیجه حاکمیت یک رژیم «تک‌جنسیتی» می‌داند: «وقتی یک حکومت فقط بر پایه مردان شکل بگیرد، هیچ‌وقت نباید انتظار داشت که زنان در روند کمک‌رسانی یا بازسازی جایی داشته باشند. امروز نه‌تنها زنان از کار و جامعه حذف شده‌اند، بلکه صدای‌شان و حتی حضورشان نیز سرکوب شده است.»
او می‌گوید، محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی بسته به منطقه متفاوت است: «در بعضی جاها زن‌ها کمی آزادی‌عمل دارند، اما در بسیاری مناطق حتی اجازه ندارند بدون رضایت شوهر از خانه بیرون شوند. این محدودیت‌ها همراه با حضور طالبان شدیدتر شده و عملاً به یک جنگ فرهنگی تبدیل شده است؛ طالبان قوانین مردسالارانه خود را به همه تحمیل کرده‌اند.»
به گفته خموش، مشکلات زنان تنها به فجایع طبیعی مانند زلزله محدود نمی‌شود، بلکه در بحران‌های دیگر هم حقوق آنان نادیده گرفته می‌شود. او درباره اخراج اجباری هزاران مهاجر افغان از ایران تأکید می‌کند که زنان همواره بیشترین آسیب را متحمل شده‌اند و اکنون هم در شرایطی که مردم به شدت آسیب دیده‌اند، دسترسی زنان به کمک‌های ضروری تقریباً غیرممکن شده است.
هدی خموش می‌گوید تنها راه تغییر، شکست و عقب‌نشینی طالبان است: «جهان باید بداند طالبان پروژه‌ای شکست‌خورده‌اند. آنچه تصور می‌کردند عملی نشد و حالا عقب‌نشینی می‌کنند. اما ما زنان همچنان هستیم تا صدای مردم و زنان باشیم؛ حتی اگر جهان و سازمان‌های بین‌المللی چشم بر حذف آشکار نیمی از جامعه بسته باشند.» او می‌گوید که سکوت جهان در برابر این وضعیت، بحران را ادامه‌دار خواهد کرد: «اگر تعامل با طالبان به همین شکل ادامه پیدا کند و جهان همچنان سکوت کند، نه‌تنها زنان که کل جامعه افغانستان در مسیر نابودی بیشتر قرار خواهد گرفت.»
زیر آوار محدودیت‌ و نابرابری‌
ترنم سیدی، عضو شبکه مشارکت سیاسی زنان افغانستان و فعال حقوق زنان، در گفت‌وگو با «هم‌میهن» وضعیت زنان در مناطق آسیب‌دیده از زلزله را بحرانی و شکننده توصیف می‌کند. او می‌گوی، زنان در بسیاری از این مناطق هیچ اختیاری برای خروج از خانه ندارند و همین محدودیت باعث شده است که بیشترین قربانیان زلزله، زنان و کودکان باشند. این گروه‌ها در زمان زمین‌لرزه در خانه حضور داشتند و خانه‌های گلی که به‌سرعت فرو می‌ریزند و هیچ ایمنی ندارند، باعث گرفتارشدن آن‌ها زیر آوار شده است.
او می‌گوید: «محدودیت‌های فرهنگی مانع از آن می‌شود که زنان بتوانند از خانه بیرون روند یا به مراکز درمانی دسترسی پیدا کنند و قوانین زن‌ستیزانه طالبان، همچنین قوانین مردسالارانه‌ای که در جامعه حاکم است، ایجاب می‌کند زنان هنگام خروج از خانه با یک‌مرد همراه باشند. این محدودیت‌ها باعث‌شده است که تلفات و آسیب‌دیدگی در میان زنان و کودکان بسیار بیشتر باشد.»
او از چالش‌های دریافت کمک‌ها می‌گوید: «در بسیاری از مناطق، زنان برای دریافت کمک‌ها باید همراه یک محرم باشند. خانواده‌هایی که سرپرست مرد ندارند یا مردان خود را از دست داده‌اند، بیشتر در تنگنا قرار می‌گیرند. این وضعیت باعث می‌شود زنان دیرتر به کمک‌ها برسند یا اصلاً محروم بمانند و دیده نشوند. به‌همین‌دلیل، زنان بیشترین آسیب را می‌بینند و دسترسی آن‌ها به کمک‌های فوری محدود است.»
مسائل بهداشتی زنان هم یکی از بحران‌های جدی است: «در وضعیت‌های اضطراری مانند زلزله، سیل یا حتی جنگ، زنان آسیب بیشتری می‌بینند. فقدان دسترسی به مواد بهداشتی و سرویس‌های بهداشتی، به‌ویژه در دوران پریود، باعث مشکلات جدی جسمی و روانی می‌شود. در بحران‌های قبلی نیز زنان دسترسی کافی به نوار بهداشتی، صابون و امکانات اولیه نداشتند. نبود این امکانات باعث ناراحتی، شرمندگی و ابتلا به بیماری‌های عفونی و مشکلات جسمی جدی می‌شود.»
سیدی درباره شرایط بحرانی و محدودیت‌های زنان در دوران حاکمیت طالبان می‌گوید: «در کشوری مردسالار با قوانین زن‌ستیزانه طالبان، زنان در بحران به نیازهای خود توجه نمی‌کنند. این کم‌توجهی باعث مشکلاتی مانند عفونت، کم‌خونی، خطر بالاتر در دوران بارداری، اضطراب، افسردگی و سرخوردگی می‌شود. زنان نمی‌توانند ابتدایی‌ترین نیازهای خود را در امنیت و آرامش برآورده کنند و با مشکلات فراوان جسمی و روانی مواجه‌اند.»
او می‌گوید مردی را دیده که گریه می‌کرده و می‌گفته، تمام خانواده‌اش در زلزله از بین رفته‌اند ازجمله پنج کودک: «راه‌ها بسته بود و هیچ‌کس نمی‌توانست برای انتقال زخمی‌ها کمک کند. حال تصور کنید خانواده‌ای که مرد ندارد؛ زنی که محدود است و نمی‌تواند خود را نجات دهد، علاوه بر آسیب‌های ناشی از فاجعه، با محدودیت‌ها و محرومیت‌های اجتماعی هم روبه‌رو است.»
ترنم سیدی درباره تاریخچه مردسالاری در افغانستان می‌گوید، افغانستان از ابتدا یک کشور مردسالار و پدرسالار بوده است و از زمانی که طالبان دوباره به قدرت رسیدند، نخستین قوانین‌شان محدودیت شدید زنان بود: «زنان حق کار ندارند، حق آموزش ندارند و محدودیت‌های زیادی بر آن‌ها اعمال شد. قوانین محرم‌بودن زنان در هر خروج از خانه، ممنوعیت کار زنان در نهادهای بین‌المللی و حضور نداشتن زنان در بخش‌های امدادی، باعث شده زنان آسیب‌دیده به کمک‌های فوری دسترسی نداشته باشند.»
بااین‌حال او تلاش‌های زنان افغانستان برای مقابله با بحران‌ها را مهم می‌داند: «با وجود سختی‌ها و محدودیت‌ها، زنان در دل بحران‌ها شبکه‌های کوچک محلی ایجاد کرده‌اند و سعی می‌کنند از طریق گروه‌های کوچک امدادی، به همدیگر کمک کنند. آن‌ها مواد بهداشتی، سرویس‌های بهداشتی، داروهای سرپایی، شیر خشک و نوار بهداشتی برای مادران و کودکان فراهم می‌کنند. این اقدامات، هرچند محدود، نشان‌دهنده روحیه مقاومت، همبستگی و ایثارگری زنان افغانستان است.»
سیدی در پایان با امید به آینده زنان افغانستان می‌گوید: «زنانی هستند که از دل سختی‌ها بیرون آمده‌اند و با همدلی، ایثارگری و شهامت، سعی می‌کنند موانع را پشت‌سر بگذارند تا به رهایی و آزادی برسند.»
بازار


نظرات شما