ایران پرسمان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
رییس بخش زلزلهشناسی راه و شهرسازی: 5 تا 10 سال آینده با مرگ آبخوانهای اصفهان روبرو خواهیم بود
بازار ![]()
نیره خادمی| زنگ خطر درباره فرونشست زمین در اصفهان از سالها قبل به صدا در آمده بود اما زمانی که ترکها از میان خیابانهای شهرک نیرو هوایی این شهر، سر در آورد، این صدا بلندتر شد. مردم، منطقه را ترک کردند و شهرک مدتی به شکل متروکه درآمد اما ماجرا به همین جا ختم نشد. فرونشست در همه نقاط مختلف اصفهان ادامه یافت و حتی کار به تخلیه بیش از 40 مدرسه در این شهر کشیده شد تا هفته گذشته که موضوع یک بار دیگر با صحبتهای عیسی کلانتری، وزیر سابق جهاد کشاورزی درباره نشست 6متری زمین در اصفهان طی 30 سال آینده سر زبانها افتاد. در این میان همه هشدارها و حتی گزارش ویژه بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه مسکن و شهرسازی در سالهای گذشته تاثیری بر تغییر شیوه مدیریت در این باره نداشته است و حالا در شرایطی که به گفته رییس این مرکز، حدود سه میلون نفر در اصفهان روی پهنههای فرونشستی سکونت دارند و تا 5 سال دیگر با مرگ آبخوانهای این شهر روبرو هستیم، نیاز است که دستگاههای نظارتی مانند سازمان بازرسی کل کشور یا دیوان محاسبات به این ماجرا وارد شوند. علی بیتاللهی، رییس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه مسکن و شهرسازی در این باره به «اعتماد» میگوید: «گزارش ویژهای که در سال 1400 برای اصفهان تهیه شده و شامل نزدیک به 88 نقشه بود، با هدف ارایه راهکار و اقدامات مدیریتی ارایه گردید. با این حال، تاکنون هیچ اقدام عملی در این زمینه انجام نشده است. اگر از منظر استانی بخواهیم رتبهبندی کنیم، استان خراسان رضوی بیشترین وسعت محدودههای فرونشست زمین را داراست و پس از آن استانهای فارس، کرمان، اصفهان و تهران قرار دارند.با این حال، از نظر وسعت مناطق شهری واقع بر پهنههای فرونشست، شهر اصفهان رتبه نخست را در میان کلانشهرهای کشور داراست. اهمیت این موضوع به دلیل جمعیت بالای شهر است، چرا که جابهجایی گسترده جمعیت امکانپذیر نیست و همچنین به دلیل وجود آثار تاریخی ارزشمند که بهطور مستمر در معرض خطر فرونشست زمین قرار دارند.» گزارشهای اینچنینی اما هیچگاه آنطور که باید مورد توجه مدیران قرار نمیگیرد و از اطلاعات آن چشمپوشی میشود و سالهاست که پژوهشکدهها و حتی گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس در کشور تنها کارکرد رسانهای دارند و کمتر در تصمیمگیریها مورد توجه قرار میگیرند و هیچ ساز و کار یا ضمانتی برای پیادهسازی پیشنهاداتی که مبتنی بر علم و تحقیق است، وجود ندارد. بیتاللهی در این باره توضیح میدهد: «گزارشهای کارشناسی همراه با راهکارها باید به مسوولانی ارایه شود که در جایگاه تصمیمگیری و تأمین اعتبار قرار دارند. ما به عنوان کارشناسان و پژوهشگران، قدرت فرماندهی بر دستگاههای اجرایی یا تخصیص بودجه را نداریم. وظیفه و رسالت ما صرفا شناسایی مسائل، ارایه تحلیل و پیشنهاد راهکار است و برای این کار زمان و انرژی قابل توجهی صرف کردهایم.» به گفته او در مواقعی که نیاز به تصمیمگیری جدی است، به نظر میرسد دغدغه کافی وجود ندارد و به عنوان مثال، به جای انجام اقدامات مدیریتی و کمهزینه برای کنترل فرونشست زمین، تصمیم گرفته میشود که لولههای آب از دریا با هزینههای بسیار گزاف کشیده شود در حالی که هزینههای اقدامات مدیریتی موثر برای کنترل فرونشست زمین، در مقایسه با این اقدامات، ناچیز و به مراتب کمهزینهتر است: «این امر نشان میدهد که در اولویتبندیها، محیط زیست و توسعه پایدار در کشور ما در جایگاه اول قرار ندارند و غالبا تأمین نیازهای فوری و اقدامات شتابزده بدون آیندهنگری و توجه به پیامدهای بلندمدت، اولویت اصلی است. وقتی روند تصمیمگیری در طول سالها اشتباه باشد و حتی پس از ارایه پیشنهادهای کارشناسی، اقدام موثری صورت نگیرد، اثرات منفی آن به صورت مستمر بر محیط زیست و منابع کشور باقی میماند.» اما تا چه زمانی این بیتوجهی ادامه خواهد یافت و آیا سرانجام نباید یک نهاد نظارتی چنین موضعی را مدنظر قرار دهد و علیه عدم توجه به گزارشهای کارشناسی و پژوهشی، اعلام جرم کند؟ این سوالی است که از رییس بخش زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه مسکن و شهرسازی در پاسخ به آن میگوید: «در کشور، نهادهای نظارتی متعددی وجود دارند که وظیفه آنها پیگیری و کنترل اجرای قوانین و مقررات است، از جمله سازمان بازرسی و دیوان محاسبات که به ترتیب وابسته به قوه قضاییه و مجلس هستند و همچنین بازرسیهای داخلی دستگاههای اجرایی. وضعیت فرونشست زمین در ایران کاملا مشهود است و دیگر نمیتوان ادعا کرد که این پدیده نامحسوس است؛ حتی کودکان کمسن و سال نیز با موضوع فرونشست آشنا هستند.»
اصفهان در جایگاه نخست
شرایط حال حاضر اصفهان و سایر شهرهای ایران از نظر پهنههای فرونشستی اما چگونه است؟ بر اساس برهمنهی نقشه پهنههای فرونشست زمین در ایران که با محدوده شهرهای کشورمشخص شده است بیش از 750 شهر روی این پهنهها یا بخشهایی از محدودههای شهری قرار دارند و جمعیت قابلتوجهی از سکونتگاههای شهری و روستایی نیز در این مناطق زندگی میکنند، که نشاندهنده ریسک بالای فرونشست زمین در کشور است. بررسیهای دقیقتر نشان میدهد که از میان شهرهای مختلف، بیشترین نسبت مساحت شهری واقع بر پهنههای فرونشستی به مساحت کل شهر در اصفهان مشاهده میشود. به عبارت دیگر، بخش وسیعی از مناطق شهری اصفهان روی پهنههای فرونشستی قرار دارد. به گفته بیتاللهی، یکی از نکات شاخص فرونشست زمین در اصفهان این است که بیشترین مساحت بافتهای فرسوده شهری در کشور هم در همین شهر واقع شده است. «از نظر تعداد مدارس، مساجد و آثار تاریخی که روی پهنههای فرونشستی قرار دارند، اصفهان در جایگاه نخست کشور قرار دارد. این امر نشان میدهد که خطر فرونشست زمین در این کلانشهر مهم و زیبای کشور، بسیار بالا است.»
سکونت بیش از سه میلیون نفر روی پهنهها
بر اساس آخرین آمارها در اردیبهشت امسال حدود 200 مدرسه در اصفهان در معرض فرونشست قرار دارد که از میان حدود 43 مدرسه تخلیه شده است. نظریان، مدیرکل آموزش و پرورش استان اصفهان هم گفته که از مجموع مدارس درگیر فرونشست، بیش از 20 مدرسه تخریبی هستند. بیتاللهی هم میگوید: «نزدیک به 285 مرکز آموزشی، 280 مسجد و بیش از سه میلیون نفر از جمعیت شهری و روستایی اطراف اصفهان، روی پهنههای فرونشستی سکونت دارند.» این آمار نشاندهنده میزان بالای خطر فرونشست زمین در این شهر است و در این میان قسمت شمالی شهر با خطر بیشتری مواجه است: «در اصفهان، مناطق شمالی شهر، به ویژه محدودهای که از زایندهرود به سمت شمال امتداد دارد، به دلیل ریزدانه بودن خاک و وجود خاکهای آسیبپذیر از نظر نرخ و وسعت فرونشست زمین با خطر بالاتری مواجه هستند. مناطق 14، 9، 2، 7 و بهطور کلی بخشهای شمالی شهر، به ویژه در محدوده استادیوم نقش جهان و شمالشرق اصفهان به سمت فرودگاه، از نظر وسعت و شدت فرونشست، وضعیت بحرانی دارند.»
6 هزار بنای تاریخی ارزشمند اصفهان در معرض خطر
اما در اینجا تنها بحث مدارس مطرح نیست، بیش از 20 هزار بنای تاریخی در اصفهان شناسایی شده است که از میان آنها حدود 6 هزار بنای تاریخی ارزشمند در کنار جان و مال مردم اصفهان در معرض خطر فرونشست قرار دارد. آرامگاه باباقاسم، آرامگاه پیربکران، ارگ شیخ بهایی، امامزاده احمد، انگورستان ملک، بازار اصفهان، پل چوبی، پل خواجو، چهلستون، حمام شیخ بهایی، حمام علیقلیآقا، خانه امین، خانه بروجردیها، خانه دکتر رضا اعلم، سیوسهپل، شهر زیرزمینی دامنه، عالیقاپو، کاخ هشت بهشت، کلیسای بیتاللحم، کلیسای گئورگ، کلیسای مریم و هاکوپ، کلیسای وانک، مدرسه چهارباغ، مسجد سید، مسجد شاه، مسجد شیخ لطفالله، مسجد صفا، مسجد کاج، منار جنبان، مناره چهل دختران، خانه نظامالاسلام و تپه باستانی گز برخوار از جمله این آثار در معرض خطر هستند که در سالهای گذشته آسیب در برخی از آنها دیده شده است.
تبصره قانونی زمینهساز
دلایل ایجاد این وضعیت در اصفهان مانند آنچه در شهرهای دیگر به وقوع پیوسته است بیشتر به افزایش برداشت از سفرههای آب زیرزمینی برمیگردد. برداشت از چاههای غیرمجاز در ایران پدیدهای قدیمی است، اما بهطور رسمی و قانونی چند مقطع مهم دارد. نخستینبار در سال 1347 که ضرورت کنترل برداشت از آبهای زیر زمینی به شکل «قانون ملی شدن آبها» در آمد؛ بر اساس تبصره 2 ذیل ماده 23 این قانون، دولت همه چاههای غیرمجاز را بدون پرداخت خسارت مسدود میکرد. اگر چه در سالهای پس از انقلاب هم تا تصویب قانون توزیع عادلانه آب مورد استناد قرار میگرفت اما با توجه به توسعه کشاورزی و رشد جمعیت، حفر چاههای غیرمجاز شدت گرفت. در سال 1361 اما تصویب قانون توزیع عادلانه آب و یک حفره شناختی در آن، مسیر را تغییر داد. تبصره 2 ذیل ماده 23 قانون ملی شدن آبها در قانون جدید در معنا به این صورت تغییر پیدا کرد: «چاههای محفوره غیرمجاز بین دو قانون مذکور امکان مجاز شدن پیدا میکنند»، این اشتباه بر اساس نوشته مهدی مظاهری، دانشیار دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس، باعث مجازشدن تخلف متخلفان و منجر به صدور پروانه بهرهبرداری برای بیش از 150 هزار حلقه چاه غیرمجاز و اطلاق آنها به عنوان چاههای مجاز شد. این نقطه شروعی بود برای افزایش برداشتها که سپس در مقاطع بعدی، با برخی اقدامات دولتها از جمله دولت نهم و دهم در زمینه کشاورزی و افزایش مجوز برای حفر چاه تشدید شد.
تبخیر آب، قطع جریان زایندهرود و مرگ آبخوانها
افزایش برداشت از آبهای زیر زمینی در اغلب شهرهای کشور از جمله اصفهان، صادق است و آن طور که رییس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه مسکن و شهرسازی توضیح میدهد؛ از چاههای آب اصفهان مقدار قابل توجهی آب استخراج میکنند که نزدیک به 60 تا 70 درصد آن به دلیل تبخیر، هدر میرود اما نکته شاخص در اصفهان این است که منبع تغذیه اصلی آبهای زیرزمینی اصفهان، جریان دایمی زایندهرود بوده از اواسط دهه 90 قطع شد و بهاینترتیب، نفوذ آب سطحی به لایههای زیرزمینی، متوقف ماند: «پیش از این، بین تغذیه طبیعی آبخوانها از طریق نفوذ آب زایندهرود و برداشت آبهای زیرزمینی، تعادل وجود داشت. اکنون با توقف تغذیه طبیعی و ادامه برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی، فرونشست زمین در محدوده شهری اصفهان بهشدت گسترش یافته است.» او با اشاره به سخنان عیسی کلانتری درباره فرونشست 6 متری زمین در اصفهان طی 30 سال میگوید: «سخنانی نظیر این پیشبینی به معنای یک فروچاله ناگهانی نیست، بلکه بیانگر کاهش تدریجی سطح زمین و از دست رفتن آبخوان است.محاسبات نشان میدهد که در بازهای بین 5 تا 10 سال آینده، آبخوان زیرزمینی اصفهان بهطور کامل تخلیه خواهد شد و تراکم لایههای بالایی افزایش مییابد. حتی در صورت ورود آب بیشتر در سالهای بعد، به دلیل از بین رفتن نفوذپذیری، امکان تغذیه دوباره آبخوان وجود نخواهد داشت. این پدیده در ادبیات علمی به «مرگ آبخوان» معروف است. نگرانی درباره اصفهان بسیار جدی است و فرصت برای انجام اقدامات عملی و موثر بهشدت محدود خواهد بود.»کلانتری، وزیر سابق جهاد کشاورزی و یکی از روسای پیشین سازمان محیط زیست چند روز پیش در مصاحبهای گفته بود: «به اندازه 23 میلیارد متر مکعب در وسعت حداکثر 2700 کیلومتر مربعی شهرستان اصفهان و تالاب گاوخونی هوا داریم. این بهشدت خطرناک است، زیرا این رقم به معنای آن است که10 متر خلأ زیرزمین وجود دارد که دایما باعث فرونشست در شهرستان اصفهان میشود. به همین دلیل است که آثار تاریخی اصفهان، جادهها، پالایشگاهها، نیروگاهها و حتی مدارس و خانههای آن در حال از بین رفتن است. سالانه 20 سانتیمتر نشست زمین، یعنی 30سال دیگر کل شهر اصفهان 6 متر پایین میرود.»
ترکخوردگی ساختمانها و تشدید خسارت زلزله
مشاهدات میدانی بیتاللهی و همچنین آمارهای موجود نشان میدهد که آسیبهای ناشی از فرونشست زمین در برخی مناطق شهری اصفهان بسیار قابل توجه است. ترکخوردگی ساختمانها به گونهای است که گاهی دست انسان از لای شکاف دیوارهای داخلی عبور میکند، درب منازل بهدرستی بسته نمیشوند و ترکهای متعدد در دیوارها کاملا مشهود است با وجود این، برخی از ساکنان همچنان در ساختمانهای تضعیفشده سکونت دارند، در حالی که حتی زلزلههای کوچک نیز میتواند باعث فرو ریختن آنها شود: «نکته مهم این است که فرونشست زمین یک مخاطره طبیعی نیست، بلکه یک مخاطره انسانساخته است. دخالت بشر در منابع آب، برداشت بیرویه و مدیریت نادرست موجب ایجاد عدم تعادل بین تغذیه آبخوانها و مصرف آب شده و فرونشست زمین ناشی از این عدم تعادل است. بنابراین، با مدیریت صحیح و نقش فعالانه کارشناسان میتوان این پدیده را بهطور موثر کنترل کرد. کنترل فرونشست، نیازمند عزم جدی مدیریتی است و تجربه کشورهای موفق نشان میدهد که اجرای تصمیمات مدیریتی و تعهد به آنها میتواند بهمرور زمان این پدیده را متوقف کند. این کار نیاز به تجهیزات بسیار پیشرفته یا هزینههای کلان ندارد و در واقع، تصمیمگیریهای مدیریتی و پایبندی به اجرای آنها کافی است تا نتایج ملموس حاصل شود.» او اگرچه معتقد است که بر اثر شواهد موجود از نظر وقوع ارتباط معنادار، مستقیم و اثبات شدهای میان فرونشست زمین و وقوع زلزله وجود ندارد و بهطور مستقیم عامل رخداد زلزله محسوب نمیشود ولی همزمان میگوید که اثرات فرونشست زمین بر سازهها کاملا مشخص و قابل توجه است: «ساختمانهایی که دچار ترکخوردگی شدهاند، از نظر سازهای ضعیف شده و توان مقاومت آنها در برابر حتی زلزلههای متوسط کاهش مییابد و احتمال فرو ریختن آنها افزایش مییابد. فرونشست زمین نقش تشدیدکننده خسارتهای زلزله را دارد. حتی ساختمانهای سالم تا حدی میتوانند لرزشهای زلزله را تحمل کنند، اما ساختمانهایی که تحت تأثیر فرونشست ترک خوردهاند، ممکن است در اثر عبور ترافیک، باد شدید یا زلزلههای خفیف نیز آسیب ببینند یا فرو بریزند. این اثرات، محدود به یک ساختمان نیست و شامل محدودههای گستردهای از سکونتگاههای شهری و روستایی میشود که نشاندهنده اهمیت کنترل و مدیریت فرونشست، برای کاهش خسارتهای احتمالی ناشی از زلزله و حفظ ایمنی جمعیت است.»
ضرورتی که تا تلفات گسترده، درک نمیشود
حدود چهار سال پیش که خبر تخلیه شهرک نیروی هوایی در منطقه خانه اصفهان به دلیل فرونشستها رسانهای شد و حتی فیلمی از وضعیت ترکهای مشهود در خیابانهای این شهرک در شبکههای اجتماعی قرار گرفت، یکی از اعضای هیات امنای شهرک به نوعی این مطلب را تکذیب کرد چرا که معتقد بود با برخی اخبار نادرست، مالکان جدید املاک این شهرک که به نوعی با ساخت و ساز به دنبال نوسازی آن هستند، متضرر میشوند و نباید با زدن برچسب فرونشست تنها به منطقهای خاص مشکلاتی را برای صاحبان و مالکان آن ایجاد کنیم. نگاه سیستم مدیریتی در ایران طی سالهای گذشته تقریبا به همین منوال بوده است، یعنی تا زمانی که کارد به استخوان نرسد، تمایل زیادی برای حفظ وجهه مثبت، وجود دارد به همین دلیل مثلا ساختمان غول پیکر پلاسکو با وجود هشدارهای فراوان، آتش میگیرد و کار به اطفا و ماجراهای بعد از آن کشیده میشود. بیتاللهی هم در این باره میگوید اغلب تا زمانی که حوادث و بحرانها رخ ندهد، اقدام جدی در کشور آغاز نمیشود: «شدت و خطرات فرونشست زمین برای آینده کشور هنوز بهطور ملموس برای مسوولان اجرایی و تصمیمگیران درک نشده است در حالی که مخاطراتی مانند زلزله با خرابیها و تلفات انسانی به راحتی قابل لمس هستند و باعث حساسیت فوری میشوند، خطر فرونشست زمین هنوز آنطور که کارشناسان مشاهده میکنند، درک نشده است.» او معتقد است که اگر این پدیده به درستی درک شده بود، قطعا اولویت تخصیص اعتبارات به جای پروژههای پرهزینهای مانند انتقال آب از دریا به فلات مرکزی، معطوف به اقدامات موثر برای کنترل فرونشست زمین میشد. تجربه و تحلیل کارشناسان نشان میدهد که با مدیریت صحیح و اقدامات پیشگیرانه میتوان از خسارات جبرانناپذیر در آینده جلوگیری کرد، اما به نظر میرسد این پیام هنوز به سطح تصمیمگیریهای کلان منتقل نشده است.
چه باید کرد؟
ماهی هر وقت از آب گرفته شود تازه است، اما شاید این ضربالمثل تا چند سال دیگر در مواجهه با مشکلاتی که در بحثهای سرزمینی گریبانگیر کشور شده است خاصیت خود را از دست بدهد، بنابراین تا دیر نشده باید این هشدارها را جدی گرفت. در مورد مدیریت منابع آب و کاهش فرونشست زمین به گفته این کارشناس مرکز تحقیقات راه و شهرسازی همچنان میتوان اقداماتی مانند کاهش مصرف آب، افزایش تغذیه آبخوانها، مکانیابی صنایع پرآب، تغییر نوع کشت و زراعت و بهبود روشهای آبیاری را انجام داد، اقداماتی که کشورهای دیگر به کار برده شده و موفق بوده است. نمونه مهم آن کشور ژاپن است که حدود 8-7 دهه پیش با فرونشست شدیدی در دشتهای توکیو مواجه بود: «در سال 1965، در دشت توکیو ژاپن که شامل اطراف شهر توکیو و نواحی پیرامون آن میشود (مشابه دشت اطراف شهر اصفهان)، نرخ فرونشست زمین سالانه به 12 سانتیمتر رسیده بود که از نظر وسعت و شدت فرونشست، بسیار قابل توجه بود و با عدد فرونشست شهر اصفهان قابل مقایسه بود.با این حال، اقدامات جدی مدیریتی و سختگیرانهای در این منطقه انجام شد و در گزارشی که در سال 2003 ارایه گردید، مشخص شد که فرونشست زمین کاملا متوقف شده و نرخ آن به صفر رسیده است. این تجربه نشان میدهد که با مدیریت مناسب و تصمیمگیری اصولی، میتوان فرونشست زمین را کنترل و حتی بهطور کامل متوقف کرد.» به گفته بیتاللهی این تجربیات در شهرها و کشورهایی مانند شانگهای، تیانجین، اندونزی، تایوان، تگزاس در امریکا و سایر مناطق مشابه نیز اجرا شده و نتایج بسیار موفقیتآمیزی به همراه داشته است.«این تجربیات میتواند راهنمای مناسبی برای مدیریت فرونشست زمین در ایران باشد. به شرطی که عزم جدی مدیریتی و درک مشترک اهمیت این مخاطره در برنامهریزیهای آینده و چشمانداز توسعه وجود داشته باشد، قطعا اقدامات موثر میتوانند بهطور پایدار نتایج مثبتی به همراه داشته باشند.» الگوی کشت و تغییر آن یکی از مهمترین راهکارهایی است که در این زمینه باید به آن پرداخته شود چرا که بیش از 90 درصد آبهای تجدیدپذیر ایران صرف بخش کشاورزی میشود آن هم در شرایطی که در مناطقی که با مشکل فرونشست مواجه هستند، هماکنون محصولاتی با نیاز آبی بالا کشت میشوند و تأمین آب آنها از طریق چاههای آب زیرزمینی انجام میگیرد. رییس بخش زلزلهشناسی مهندسی و خطرپذیری مرکز تحقیقات راه مسکن و شهرسازی میگوید: «این نوع کشت، با مصرف بالای آب، خود موجب تشدید فرونشست زمین میشود. منظور از تغییر نوع کشت، توقف کشاورزی نیست، بلکه ارتقای بهرهوری و افزایش درآمد کشاورزان با مصرف آب کمتر است. با انتخاب محصولات مناسب و روشهای مدیریتی موثر، میتوان میزان آب مصرفی را کاهش داد و در عین حال درآمد بیشتری برای کشاورزان ایجاد کرد. ویژگیهای زمین و اقلیم برخی مناطق، مانند استانهای فارس و اصفهان، اجازه کشت محصولاتی مانند برنج را نمیدهد، زیرا نیاز آبی آنها بسیار بالاست. حتی در استانهایی مانند خوزستان نیز کشت محصولاتی با مصرف بالای آب مشاهده میشود که منجر به هدررفت منابع آبی و تشدید فرونشست زمین میگردد.» نکته دیگر در مورد روشهای آبیاری است که در گذشته اغلب آب به شیوه غرقابی و از یک نقطه رها میشد تا تمام زمین را سیراب کند، روشی که از طریق آن تا 70 درصد آب تبخیر میشود در حالی که اکنون روشهای مدرن، مانند آبیاری زیرسطحی یا قطرهای، به گونهای طراحی شدهاند که تبخیر آب به حداقل برسد. اجرای روشهای آبیاری صحیح باعث میشود مقدار بسیار کمتری آب برای رشد محصولات لازم باشد اما روشهای سنتی، با مصرف دهها برابر آب، باعث افت سطح آب زیرزمینی و تشدید فرونشست زمین میشوند.