ایران پرسمان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مینو خالقی، فعال سیاسی و حقوقدان در گفتوگو با «اعتماد» به ضرورتهای ایران در دوران پساجنگ میهنی اخیر اشاره کرده و میگوید: «ایران به اصلاحات ضروری نیاز دارد. نخستین ضرورت از این نوع اصلاحات، اصلاحات سیاسی و مدنی در حوزه اندیشهها و عقیدهها و پذیرش تکثر و ایدههای گوناگون است. این روند به خصوص از منظر پذیرش اندیشههای سیاسی منتقد و مخالف، آزادی بیان در روزنامهها، آزادی احزاب و تحقق حقوق شهروندی، معنا و مفهوم عینی پیدا میکند. دقایقی قبل از گفتوگو با شما پادکستی درباره تلاشهای امیرکبیر و اتفاقات درست آن زمان را گوش میکردم. در آن ایام، اتفاقات مثبتی پس از احداث و تاسیس دارالفنون و روزنامه وقایعالاتفاقیه در ایران شکل گرفت. این واقعیت نشان میدهد که اصلاحات اقتصادی و توسعه پیوسته و وابسته به اصلاحات سیاسی و مدنی و رسانهای است.»
بازار ![]()
خالقی یادآور میشود: «در کنار این موارد حقوق زنان، عدم وجود تبعیض در مشاغل، پرداخت حقوق و مزایا، حضور زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال جامعه در مناسبات سیاسی و اجتماعی و توجه ویژه به وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم اولویت اصلاحات در این دوران جدید است. مردم ایران نیازمند درآمدهایی هستند که بتوانند معاش خود را تا پایان ماه تامین کنند نه اینکه طی 10 روز اول همه حقوق یک ماهه آنها به پایان برسد. عفو بسیاری از زندانیان به خصوص زندانیانی که به دلیل مباحث سیاسی زندانی شدهاند در این دوران جدید ضرورت است.»
او میگوید: «اصولا هر کاری که بتواند انسجام ملی را تقویت کند باید در دستور کار قرار گیرد. یکی از مهمترین نمادهای این اصلاحات، اعمال تغییرات رویکردی و مدیریتی در صدا و سیمای ایران است. صدا و سیما باید نشان ملی داشته باشد! این رسانه با دعوت از افراد اصلاحطلب به صورت موردی و موقت نمیتواند بگوید کار رسانهای قوام یافتهای صورت داده و اندیشههای واقعا مفید برای آینده ایران و نمایندگان نسلهای جوان را به صدا و سیما راه داده است. معتقدم مدیریت صدا و سیما باید به صورت ساختاری تغییر کند.»
خالقی در پاسخ به پرسش «اعتماد» در خصوص چرایی افزایش تحرکات طیفهای تندرو، توهین به رییسجمهور و دولتمردان و هزینهسازی برای مردم و تبعات این رویکردهای رادیکال میگوید: «این روند حتما شکاف ایجاد میکند و میان سیستم با نیروهای وطندوست و اندیشمند فاصله میاندازد. اخیرا در توییتی به نکته اشاره کردم، کسانی که در مسیر تندروی حرکت میکنند فریب جنگ روانی دشمن را خوردهاند. اگر از نفوذ صحبت میکنیم یکی از مهمترین موارد مرتبط با نفوذ، مواردی است که باعث تشنج در جامعه میشود، آرامش مردم را به هم میزند و دوقطبیهای کاذب ایجاد میکند. توقع این بود که در دوران پساجنگ در صدا و سیما چنین رفتارهایی را شاهد نباشیم و شاهد اتخاذ رویکردهای مردمیتر و انسجامبخشتر باشیم.»
این حقوقدان در پایان تاکید میکند: «مدتی است که برخی از این طیفهای تندرو و رادیکال، جنگ 12 روزه را به گردن مذاکرهکنندگان و دولت میاندازند. سوال این است که اگر ما از ابتدا مذاکره نمیکردیم، چه باید میکردیم؟ آیا باید دیپلماسی کشور را به صورت کلی تعطیل میکردیم؟ مذاکره در هیچ برهه و زمانی تعطیلبردار نیست. اینکه برخی افراد و جریانات جنگ را به گردن مذاکره میاندازند، یک جفای جدی به ایران و ایرانی است. اینها دریچههای عقلانیت را به روی خود بستهاند و تلاش میکنند به روی جامعه نیز ببندند. آنها در فضای جنگ ماندهاند، اما این روند به نفع مردم و شهروندان نیست. ایران هرگز نباید دریچههای دیپلماسی و گفتوگو را ببندد. این انزوا، خواسته دشمنان و جنگافروزان است.»